ممکن است نوآوری برای برخی مانند یک کلید واژه [یا حتی کلیشه] به نظر برسد، اما دلایل زیادی وجود دارد که مدیریت شهری در مقیاس جهانی تاکید زیادی بر آن دارد.

علاوه بر این واقعیت که نوآوری به هر نوع سازمان‌ و تشکیلاتی امکان می‌دهد در بازار رقابتی باقی بماند، در رشد اقتصادی نیز نقش مهمی دارد. واقعیت این است که توانایی حل مشکلات اساسی به نوآوری‌های جدید بستگی دارد و کشورهای در حال توسعه بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارند.

نوآوری، طبق تعریف، معرفی چیز جدیدی است؛ بدون نوآوری، هیچ چیز جدیدی وجود ندارد و بدون هیچ چیز جدیدی، پیشرفتی حاصل نخواهد شد. اگر شهری پیشرفت نداشته باشد، به سادگی نمی‌تواند در بازار رقابت، مطرح باقی بماند. نوآوری برای پیشرفت جامعه مهم است زیرا مشکلات اجتماعی را می‌کاهد و توانایی جامعه را برای عمل ارتقا می‌دهد…. این مسئول حل و فصل مشکلات جمعی به روشی پایدار و کارآمد، معمولاً با فناوری جدید همراه است؛ این فناوری‌ها، محصولات و خدمات جدید به طور همزمان نیاز اجتماعی را برآورده می‌کنند و منجر به بهبود قابلیت‌ها و استفاده بهتر از دارایی‌ها و منابع می‌شوند.

بیشتر نوآوری‌ها شکست می‌خورند و شرکت‌هایی هم که نوآوری نمی‌کنند، می‌میرند؛ غم‌انگیز است … بله می‌دانم اما با این حساب فرایند نوآوری است که اهمیت دارد. در دنیای امروز که ویژگی نامتغیر غالب آن تغییر است، مدیریت نوآوری برای تمام شرکت‌ها (صرف نظر از اندازه‌شان و صنعتی که در آن فعالیت می‌کنند) کلیدی است. نوآوری برای تداوم و پیشبرد کسب و کار موجود شرکت‌ها کلیدی و برای رشد کسب‌وکارهای نوپا یا به عبارتی استارتاپ‌ها ]به تعریف یکی از بزرگان این حوزه شرکت یا سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار قابل تکرار و مقیاس پذیر شکل گرفته باشد[کلیدی‌تر است. روشن است که فرایند مدیریت نوآوری نیز بسیار دشوار است. چالش نوآوری موضوع تازه‌ای نیست. شرکت‌ها همواره ناگزیر بوده‌اند برای بقا و رشد خود به تغییر آنچه به بازار عرضه می‌کنند و تغییر در روش خلق و عرضه آن بیاندیشند. با این همه نوآوری هر روز بیش از پیش به عنوان ابزاری قدرتمند برای تضمین بقا و رشد و نیز راهکاری مطمئن برای دفاع از موقعیت رقابتی شناخته می‌شود، رشد می‌کند و افق می‌سازد. برای ادامه دادن این بحث لازم است به صورت گذرا چهار نوع از نوآوری را تعریف کنیم:

نوآوری افزایشی یا تدریجی: بیشتر نوآوری‌ها پیشرفت‌های تدریجی و مداوم در مفاهیم، محصولات یا خدمات موجود در بازار موجود است. نوآوری های افزایشی بهتر از نسخه قبلی محصول یا خدمات است و معمولا تغییرات جزئی در فرمولاسیون محصول موجود یا روش ارائه خدمات دارد و موارد موجود را بهبود می‌بخشد.

نوآوری مخرب : نوآوری اخلال گر نظریه‌ای است که به مفهوم، محصول یا خدمتی اشاره دارد که یا با ورود به یک بازار موجود یا با ایجاد یک بازار کاملاً جدید، یک شبکه ارزش جدید ایجاد می‌کند. در آغاز، نوآوری‌های مخرب وقتی با معیارهای اندازه‌گیری سنتی اندازه‌گیری می‌شدند، عملکرد کمتری دارند اما جنبه‌های مختلفی دارند که توسط بخش کوچکی از بازار ارزیابی می‌شوند. این نوع نوآوری‌ها اغلب قادر به تبدیل غیر مشتری به مشتری هستند.

نوآوری پایدار: نوآوری پایدار نقطه مقابل نوآوری اخلال گر است زیرا در بازار فعلی وجود دارد و به جای ایجاد شبکه‌های با ارزش جدید، با ارضای نیازهای مشتری، شبکه‌های موجود را بهبود و رشد می‌دهد. در مواردی مانند نوآوری‌های تدریجی، عملکرد محصول نوآوری پایدار با هر بار تکرار، اندکی بهتر شده و نقص را کاهش می‌دهد.

نوآوری تندرو: این نوع نوآوری ویژگی‌های مشابه نوآوری اخلال گرانه دارد اما متفاوت است به گونه‌ای که همزمان از فناوری انقلابی و مدل تجاری جدیدی استفاده می‌کند. نوآوری انقلابی مشکلات جهانی را حل می‌کند و نیازها را به روش‌های کاملاً جدیدی از آنچه که ما عادت کرده‌ایم برطرف می‌کند و حتی راه‌حل‌هایی برای نیازها و مشکلاتی که نمی‌دانستیم داریم، فراهم می‌کند و این باعث تغییر شکل کامل بازار یا حتی کل اقتصاد می‌شود.

می‌بینید که نوآوری با خلاقیت، کارآفرینی، موفقیت و پول درآوردن و خیلی چیزهای دیگر فرق می‌کند. «نوآوری»، نوآوری است و راه و رسم خودش را دارد؛ البته این روزها ظاهرا علاوه بر راه و رسم، کارخانه هم دارد.

نتایج اساسی نوآوری

از آنجا که نوآوری در بسیاری از بخش‌های مختلف جامعه ما در رشت تأثیر دارد، در این مجال بر مهمترین جنبه‌های مربوط به اهمیت نوآوری تمرکز می‌کنیم.

رشد اقتصادی

نوآوری فناوری به عنوان منبع اصلی رشد اقتصادی در نظر گرفته شده است. به طور متعارف به عنوان درصد افزایش  تولید خالص داخلی واقعی یا تولید ناخالص داخلی واقعی اندازه‌گیری می‌شود.

به طور کلی دو راه برای افزایش تولید در اقتصاد وجود دارد:

– تعداد ورودی‌هایی که به فرآیند تولید می‌روند را افزایش دهیم.

– برای بدست آوردن بازده بیشتر از همان تعداد ورودی، روش‌های جدیدی ارائه دهیم.

مورد دوم ذات نوآوری را به خوبی توصیف می‌کند که دقیقا رشت به آن نیاز دارد؛ هدف از نوآوری ارائه ایده‌ها و فناوری‌های جدید است که باعث افزایش بهره‌وری و تولید بازده بیشتر با همان ورودی می‌شود.

نوآوری و آینده مشاغل 

پیشرفت فناوری و افزایش بهره‌وری به معنای تغییرات عمده‌ای برای شغل‌های امروزی نیز خواهد بود. اقتصاد جهانی به دلیل ادامه پیشرفت‌های محصولاتِ مبتنی بر فناوری، می‌تواند تا سال ۲۰۵۰ بیش از دو برابر شود.

بزرگترین مسئله در رشت لزوما این نیست که بعضی از مشاغل کاملا از بین می‌روند بلکه این واقعیت است که در مشاغل قدیم و مشاغل جدید مجموعه مهارت‌های جدید لازم است. نحوه و محل کار افراد نیز تغییر خواهد کرد. تقاضای بیشتری برای متخصصان وجود خواهد داشت؛ اینها یعنی در رشت نیازمند بازبینی فضاهای فیزیکی کار، گروه‌های فعالین و شبکه ارتباطی بین گروه‌های صنفی مختلف هستیم که با رویکردی نوآورانه بخش خصوصی، سنتی و جدید، دولتی، صنعت و کسب و کارهای نوپا را به هم وصل کند تا ارزش آفرین باشند.

کاهش بیماری، فقر و گرسنگی 

همانطور که قبلا ذکر شد، کشورهای در حال توسعه به نوآوری وابسته هستند زیرا فناوری‌های جدید دیجیتالی و راه حل‌های نوآورانه فرصت‌های بزرگی را برای مبارزه با بیماری، فقر و گرسنگی در فقیرترین مناطق جهان ایجاد می‌کنند. کشورهای پیشرفته نیز به نوآوری اعتماد می‌کنند تا بتوانند مشکلات مربوط به این مضامین را حل کنند. آنچه منجر به کاهش گرسنگی می‌شود، به عنوان مثال،  بهره‌وری کشاورزی  در کشورهای در حال توسعه که به احتمال زیاد رونق بعدی جمعیت در آنها اتفاق می‌افتد، حیاتی است. مزارع مالکان کوچک در شهرستان‌های در حال توسعه نقش مهمی دارند زیرا تا ۸۰٪ مواد غذایی در این جوامع تولید می‌شود.

ثابت شده است که توسعه و به اشتراک‌گذاری نوآوری‌های کشاورزی مانند اتصال کشاورزان به اطلاعات مربوط به آب و هوا و نیز فناوری‌های مرتبط با اینترنت اشیا و… روش‌هایی کارآمد برای کمک به کشاورزان برای ادامه کار است. اگرچه این فقط نمونه‌ای کوچک از چگونگی نوآوری است، به مردم در ادامه تولید غذا کمک می‌کند؛ اما نوآوری فرصت‌های بی‌پایان دیگری را نیز فراهم می‌کند که در نهایت می‌تواند به رشد عمومی ثروت مرتبط با کشاورزی در سراسر استان گیلان کمک کند.

تاثیر مثبت بر فرهنگ جامعه 

نکته آخر اینکه، نوآوری بدون شک تاثیر مثبتی بر فرهنگ جامعه دارد زیرا نه تنها توانایی کسب، ایجاد و استفاده بهینه از شایستگی‌ها، مهارت‌ها و دانش را افزایش داده، بلکه انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری را نیز افزایش می‌دهد. شیوه‌های نوآوری می‌تواند به فرهنگ‌سازی برای یادگیری مداوم، رشد و البته رشد فردی کمک کند.

اگر به تاریخ نگاه کنید، نوآوری صرفاً با انگیزه دادن به مردم حاصل نمی‌شود؛ این امر از ایجاد محیطی حاصل می‌شود که ایده‌های مردمان بتواند به یکدیگر متصل شود. – استیون جانسون