سعیده قرشی، پژوهشگر دکتری نوآوری و کارآفرینی دانشگاه تهران

سال 2020 چیزی به ما آموخته است، که شاید پیشتر در این وسعت تجربه نکرده بودیم! 2020 به ما آموخته است که آینده نامشخص است و در کسب‌وکار و زندگی، چه آماده باشیم و چه نباشیم، همه چیز می تواند تغییر کند. قرنطینه،  ممنوعیت‌های سفر و تعطیلی در سراسر جهان، تغییر عادات و نیازها … با کمی اغراق همه را وادار کرده است که در کسب‌وکار خود تجدید نظر کنند، چرخش‌های تند داشته باشند یا در مواجهه با عدم اطمینان دست و پنجه نرم کنند. این در حالی که هیچ‌کس نمی‌تواند آینده را پیش‌بینی کند، اما می‌توانیم به مجموعه‌ای از سناریوهایی که ممکن است در 2، 5 یا 10 سال آینده رخ دهند، از نزدیک نگاه کنیم. چارچوب زمانی که انتخاب می‌‌شود با توجه به ماهیت کسب‌وکار متفاوت است اما سناریو برای درک آینده ضروری است.

آینده پژوهی

آینده‌پژوهی به انگلیسی Futures studies شامل مجموعه تلاش‌هایی است که با جستجوی منابع، الگوها، و عوامل تغییر یا ثبات، به تجسّم آینده‌های بالقوّه و برنامه‌ریزی برای آن‌ها می‌پردازد. آینده‌پژوهی بازتاب دهنده چگونگی زایش واقعیّت «فردا» از دل تغییر (یا ثبات) «امروز»، است. در این تعریف واژه جمع Futures به این دلیل استفاده شده‌است که با بهره‌گیری از طیف وسیعی از روش‌ها و به‌جای تصوّر «تنها یک آینده»، به گمانه‌زنی‌های نظام‌مند و خردورزانه، در مورد نه تنها «یک آینده» بلکه «چندین آینده متصوّر» مبادرت می‌شود. موضوعات آینده‌پژوهی دربرگیرنده گونه‌های «ممکن»، «محتمل» و «دلخواه» برای دگرگونی از حال به آینده هستند.

آینده پژوهی به بهبود رقابت در بسیاری از کشورها، شهرها و شرکت‌ها کمک می‌کند. تجزیه و تحلیل سناریوهای آینده به ما امکان می‌دهد تا عدم اطمینان را پیش‌بینی کنیم تا بتوانیم تطبیق دهیم، تأثیر بگذاریم و حتی، ]مانند این طرح[، تسریع یا ایجاد آینده بهتری داشته باشیم.

خانم اوته هلن فون رایب نیتز (Ute Helene von Reibnitz) اولین آینده پژوه باسابقه در جهان است که با نگارش کتاب there is always an alternative ژانر آینده نگری شخصی را معرفی کرده‌است. او در این اثر آینده نگری شخصی را در هشت گام عملی با رویکرد سناریوتینکینگ مدل‌سازی کرده‌است. کتاب او به ۶ زبان از جمله فارسی ترجمه شده‌است. خانم رایب نیتز را می‌توان اولین آینده پژوه اروپایی دانست که در این زمینه فعالیت‌های آموزشی گسترده هم داشته‌است.

در جهان اولین بار ورن ویلرایت دکتری آینده پژوهی دانشگاه لیدز انگلستان پایه‌گذار آینده پژوهی فردی بوده‌است. ورن ویلرایت هم دیگر آینده پژوهی است که در کتاب خود به آینده پژوهی فردی پرداخته‌است. او اطمینان داشت که روش‌های آینده پژوهی، نه تنها اثر بخش اند، بلکه باور داشت مقیاس پذیر نیز هستند، یعنی که این روش‌ها به همان اندازه که در طول دهه‌ها برای سازمان‌های بزرگ سراسر دنیا ارزشمند بوده‌اند، برای افراد و سازمان‌های کوچک نیز ارزشمنداند.

برای اثبات این مقیاس پذیری، در دوره دکتری دانشگاه متروپولیتن لیدز ثبت نام کرد. پایان‌نامه وی در آینده‌های فردی ارائه شده‌است: آینده نگاری و آینده پژوهی برای افراد، به وضوح مقیاس‌پذیری و مفاهیم و روش‌هایی که توسط آینده پژوهان حرفه‌ای سراسر دنیا به کار رفته‌اند را نشان می‌دهد. کارگاه‌های آموزشی و کنفرانس‌های تکمیلی او، ارزش کاربردی و قابلیت استفاده از روش‌های آینده پژوهی فردی برای افراد را نشان دادند. کتاب کار آینده‌های فردی ویل رایت، به عنوان کتاب درسی در دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها اتخاذ شده‌است و هزاران نسخه به زبان‌های گوناگون توزیع شده‌اند.

در ایران هم سعید خزائی (دکتری آینده پژوهی دانشگاه تهران) مدل بومی و روش‌های آینده پژوهی فردی را توسعه داده‌اند.

یکی از پیش فرض‌های آینده‌پژوهی اذعان به وجود گزینه‌های متعدّد آینده‌است:

  • آینده امکانپذیر: هر چیزی اعم از خوب یا بد، محتمل یا بعید، می‌تواند در آینده رخ دهد.
  • آینده‌های رخ دادنی یا محتمل: آنچه به احتمال بسیار زیاد در آینده به وقوع خواهد پیوست (مبتنی بر استمرار روندهای کنونی در آینده).
  • آینده‌های دلخواه: آنچه بهینه‌ترین و دلخواه‌ترین رویداد آینده به‌شمار می‌رود.
  • هدف: محتمل ساختن آینده‌های دلخواه یا ترجیح داده شده‌است. بدین منظور باید ازآنچه که می‌خواهیم بیافرینیم تصویری روشن و شفاف در ذهن داشته باشیم (به ویژه از ارزش‌هایی که می‌خواهیم بر جوامع آینده حاکم باشند).
  • هدف: توجّه به آینده‌های ممکنی است که علی‌رغم تردید در رخ دادنشان، تحقق برخی از آن‌ها اثر بزرگی بر زندگی مردم می‌گذارد.

به واقع با آماده کردن خود برای سناریوهای آینده قبل از وقوع، خود را در موقعیت بهتری قرار خواهیم داد. این فرآیند به خودی خود یک فرآیند ساده و نه ابتدایی است، اما بسیاری از افراد و کسب و کارها آن را نادیده می‌گیرند و این دوراهی برای کسب‌وکارهای پایدار و ناپایدار می‌سازد.

 

 

برنامه‌ریزی مبتنی بر سناریو

بگذارید به سناریو  در آینده پژوهی کمی نزدیک‌تر شویم، برنامه‌ریزی مبتنی بر سناریو عبارت است از ایجاد فرضیاتی در مورد اینکه آینده چگونه خواهد بود و در این مورد خاص چگونه کسب‌وکارها در طول زمان تغییر خواهند کرد. به‌طور دقیق‌تر، برنامه‌ریزی سناریو، شناسایی مجموعه خاصی از عدم قطعیت‌ها، «واقعیت‌های» متفاوت از آنچه ممکن است در آینده اتفاق بیافتد، است. ایجاد این مجموعه از مفروضات احتمالاً بهترین کاری است که می توان برای کمک به مانایی تصمیمات پیرامون کسب‌وکارها و در بلندمدت انجام داد. هدف برنامه ریزی مبتنی بر سناریو تعریف عدم قطعیت های مهم و ایجاد سناریوهای قابل قبول به منظور بحث در مورد تأثیرات و پاسخ هایی است که باید برای هر یک از آنها ارائه شود.

  • سناریوها تصاویری از آینده‌های محتمل هستند. این تصاویر دروناً به هم وابسته هستند.
  • سناریوها، از اطلاعات مربوط به احتمالات و روندهای متنوع (و بعضاً واگرا)، تصاویری باورپذیر و دروناً سازگار از آینده ایجاد می‌کنند.
  • هدف از بکارگیری سناریوها، ایجاد فضایی از ممکنات است که در آن کارایی سیاست‌های اتخاذ شده در برابر چالش‌های موجود آینده در بوته آزمایش قرار می‌گیرند. سناریوها همچنین کمک می‌کنند که هم چالش‌ها و هم فرصت‌های بالقوه ولی غیرمنتظره شناسایی شوند.
  • سناریوها باکشف سیستماتیک چالش‌ها و فرصت‌های پیش رو، در خدمت تدوین استراتژی‌ها قرارمی‌گیرند.
  • سناریوها تنها حدسیات در مورد آینده نیستند. سناریو پردازی کمک می‌کند تا بیندیشیم چگونه در شرایط محیطی متفاوت آینده، پیروزمندانه به هدایت امور بپردازیم.
  • تدوین مجموعه‌ای از چندین سناریوی متمایز و مقید کردن «عدم قطعیت لایتناهی» به یک حدومرز، برنامه‌ریزی سیستماتیک برای انجام اقدام‌های لازم در سازمان را ممکن می‌کند. معمولاً ۳ یا ۴ سناریو برای هرآینده پژوهی تهیه می‌شود.

فرآیند توسعه سناریو دارای 4 مرحله حیاتی است. پس از شناسایی نیروهای محرک و عدم قطعیت های بحرانی برای ماه ها یا سال های آینده، هدف این است که  سناریوهای متمایز را ایجاد کنیم که به احتمال زیاد اتفاق می افتد. فرآیند ایجاد سناریوها  مراحل زیر را در خود دارد:

نیروهای محرک را شناسایی کنید: برای شروع، باید در تغییرات بزرگ جامعه، اقتصاد، فناوری و سیاست در آینده را مشخص کرد. تغییراتی که آینده کسب‌وکارمان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

عدم قطعیت های حیاتی را شناسایی کنید: هنگامی که نیروهای محرک خود را شناسایی کردید و فهرستی از آن تهیه کردید، تنها دو مورد را انتخاب کنید (آنهایی که بیشترین تأثیر را بر موضوع دارند).

طیف وسیعی از سناریوهای قابل قبول را ایجاد کنید: اکنون هدف این است که نوعی ماتریس را با دو عدم قطعیت بحرانی خود به عنوان محور تشکیل دهید. بسته به اینکه هر کدام از عدم قطعیت ها چه جهتی را طی خواهند کرد، اکنون می توانید چهار سناریو ممکن برای آینده ترسیم کنید.

در مورد پیامدها بحث کنید: در این مرحله نهایی، شما باید پیامدها و تأثیرات مختلف هر سناریو را مورد بحث قرار دهید و شروع به تجدید نظر در استراتژی خود کنید: ماموریت و اهداف خود را با در نظر گرفتن هر سناریو تنظیم کنید.

برنامه ریزی مبتنی بر سناریو بیشتر یک تکنیک ذهنی است که گفت و گو را  پیرامون موضوع و در بین ذینفعان، متخصصان و بازیگران امکان پذیر می کند. برنامه‌ریزی مبتنی بر سناریو همچنین به مدیران اجرایی و ذینفعان چارچوبی می‌دهد تا با ارائه بینش نسبت به برنامه‌ها، بودجه‌ها و پیش‌بینی‌ها و ترسیم تصویر واضح‌تری از محرک‌های کلیدی رشد و تأثیر بالقوه رویدادهای آینده، تصمیم‌های غیراضطراری را به طور مؤثرتری اتخاذ کنند.

پیش بینی آینده یک استراتژی غیر ممکن است. با این حال، شما می توانید برای هر ویژگی که ممکن است بر کسب‌وکار تأثیر بگذارد، برنامه ای را اجرا کنید.در این تحلیل، برنامه ریزی سناریو ابزاری است که برای برنامه‌ریزی پسرامون کسب‌وکار بسیار مهم است.

طرفداران برنامه ریزی مبتنی بر سناریو همچنین استدلال می کند که با پرداختن به چهار نقص مفهومی شناخته شده، تصمیم گیری را بهبود می بخشد:

عقلانیت محدود، تمرکز بر متغیرهای بیرونی، اصطکاک دانش و مدل‌های ذهنی ثابت.

یک برنامه استراتژیک برای تصمیم‌گیری‌های آینده، اهداف را بیان می کنند، بازیگران مختلف را هماهنگ می کند و ماهیت آنها که تا حدودی حدسی است را در نظر می‌گیرد. در واقع برنامه ریزی سناریو روشی برای آزمایش تأثیر گزینه های استراتژیک مختلف در نظر گرفته شده است. این امر به برنامه‌ریز کمک می کند به یک موقعیت نگاه کند و هر اهرمی را که می تواند برای تبدیل موقعیت های نامطمئن به موقعیت های مطلوب استفاده کند، کشف کند.

واقعیت این است که هر تصمیمی پیرامون کسب‌وکار و کارآفرینی، یک انتخاب تحت درجه ای از عدم قطعیت است برنامه ریزان و تصمیم سازان در عمل، کاری که در نهایت انجام می‌دهند این است که انتخاب‌های خود را بر اساس نتایج احتمالی و بهترین پیش‌بینی‌ها در مورد اینکه آینده قرار است به کجا برود، قرار دهند.

همه ما موافقیم که تصمیم گیری باید بیشتر بر اساس داده ها و تجزیه و تحلیل باشد تا شهود و احساسات درونی. اما در اینجا دو مشکل وجود دارد: اول، جمع آوری داده ها ممکن است دشوار باشد. دوم، داده ها به شما در مورد گذشته می گویند اما هیچ نشانه ای در مورد آینده به شما نمی دهند. بنابراین پرسش اینجاست که چگونه می توان داده هایی ایجاد کرد که به شما در پیش بینی آنچه قرار است رخ دهد کمک کند؟

آسیب‌های فعلی مرتبط با تصمیمات کسب و کاری که برنامه‌ریزی مبتنی بر سناریوهای استراتژیک قصد در رفع آنها دارد:

  • پیچیدگی و تغییر در جامعه که سطح عدم اطمینان از آینده را افزایش می دهد.
  • رویدادهای ناشی از تصمیمات جاری.
  • فقدان یک رویکرد یکپارچه برای برنامه ریزی.
  • رویکردهای کوتاه مدت و راه حل های سریع.
  • فقدان مدل پیش‌بینی و ارائه.
  • همکاری محدود ذینفعان.
  • ….

آینده پژوهی از طریق برنامه‌ریزی مبتنی بر سناریو به دنبال موارد زیر است:

  • غلبه بر تفکر متعارف و تقویت تفکر آینده.
  • پرورش تفکر و محرک گفتگو در مورد آینده.
  • کمک به شناسایی مفروضات در مورد آینده که ممکن است نیاز به بررسی داشته باشد.
  • آزمایش و اصلاح.
  • تشویق افراد به در نظر گرفتن امکانات و فرصت های مثبت که فردا ممکن است تهدیدها و خطرات احتمالی را نیز به همراه داشته باشد.
  • الهام بخشیدن به مردم برای فکر کردن خارج از چارچوب.
  • آمادگی بهتر برای تغییر و مدیریت آن از طریق بهبود ظرفیت یادگیری.
  • كوتاه كردن زمان لازم براي پاسخ‌ها و واكنش‌هاي مربوطه به رويدادهاي آينده.
  • پرورش مشارکت فعال در تفکر استراتژیک.