تعاریف مختلفی برای نوآوری وجود دارد، متداول‌ترین آن بین پنج نوع مختلف نوآوری تمایز قائل می‌شود: محصولات جدید، روش‌های جدید تولید، منابع جدید تأمین، اکتشاف بازار جدید و البته روش‌های جدید برای سازماندهی تجارت. هر نظریه و تعریف دیگری از نوآوری لازم است این پیچیدگی‌های پنج گانه را در آغوش بگیرد. واقعیت این است که هر نوآوری (صرف نظر از اینکه آیا محصول، فرایند، بازاریابی، روش تجاری، بازار، و غیره باشد) یک نتیجه لزوما قابل مشاهده و پردازش است.

رشد اقتصادی

نوآوری فناوری به عنوان منبع اصلی رشد اقتصادی در نظر گرفته شده است. به طور متعارف به عنوان درصد افزایش  تولید خالص داخلی واقعی یا تولید ناخالص داخلی واقعی اندازه‌گیری می‌شود.

به طور کلی دو راه برای افزایش تولید در اقتصاد وجود دارد:

– تعداد ورودی‌هایی که به فرآیند تولید می‌روند را افزایش دهیم.

– برای بدست آوردن بازده بیشتر از همان تعداد ورودی، روش‌های جدیدی ارائه دهیم.

مورد دوم ذات نوآوری را به خوبی توصیف می‌کند که دقیقا رشت به آن نیاز دارد؛ هدف از نوآوری ارائه ایده‌ها و فناوری‌های جدید است که باعث افزایش بهره‌وری و تولید بازده بیشتر با همان ورودی می‌شود.

نوآوری و آینده مشاغل 

پیشرفت فناوری و افزایش بهره‌وری به معنای تغییرات عمده‌ای برای شغل‌های امروزی نیز خواهد بود. اقتصاد جهانی به دلیل ادامه پیشرفت‌های محصولاتِ مبتنی بر فناوری، می‌تواند تا سال ۲۰۵۰ بیش از دو برابر شود.

بزرگترین مسئله در رشت لزوما این نیست که بعضی از مشاغل کاملا از بین می‌روند بلکه این واقعیت است که در مشاغل قدیم و مشاغل جدید مجموعه مهارت‌های جدید لازم است. نحوه و محل کار افراد نیز تغییر خواهد کرد. تقاضای بیشتری برای متخصصان وجود خواهد داشت؛ اینها یعنی در رشت نیازمند بازبینی فضاهای فیزیکی کار، گروه‌های فعالین و شبکه ارتباطی بین گروه‌های صنفی مختلف هستیم که با رویکردی نوآورانه بخش خصوصی، سنتی و جدید، دولتی، صنعت و کسب و کارهای نوپا را به هم وصل کند تا ارزش آفرین باشند.

کاهش بیماری، فقر و گرسنگی 

همانطور که قبلا ذکر شد، کشورهای در حال توسعه به نوآوری وابسته هستند زیرا فناوری‌های جدید دیجیتالی و راه حل‌های نوآورانه فرصت‌های بزرگی را برای مبارزه با بیماری، فقر و گرسنگی در فقیرترین مناطق جهان ایجاد می‌کنند. کشورهای پیشرفته نیز به نوآوری اعتماد می‌کنند تا بتوانند مشکلات مربوط به این مضامین را حل کنند. آنچه منجر به کاهش گرسنگی می‌شود، به عنوان مثال،  بهره‌وری کشاورزی  در کشورهای در حال توسعه که به احتمال زیاد رونق بعدی جمعیت در آنها اتفاق می‌افتد، حیاتی است. مزارع مالکان کوچک در شهرستان‌های در حال توسعه نقش مهمی دارند زیرا تا ۸۰٪ مواد غذایی در این جوامع تولید می‌شود.

ثابت شده است که توسعه و به اشتراک‌گذاری نوآوری‌های کشاورزی مانند اتصال کشاورزان به اطلاعات مربوط به آب و هوا و نیز فناوری‌های مرتبط با اینترنت اشیا و… روش‌هایی کارآمد برای کمک به کشاورزان برای ادامه کار است. اگرچه این فقط نمونه‌ای کوچک از چگونگی نوآوری است، به مردم در ادامه تولید غذا کمک می‌کند؛ اما نوآوری فرصت‌های بی‌پایان دیگری را نیز فراهم می‌کند که در نهایت می‌تواند به رشد عمومی ثروت مرتبط با کشاورزی در سراسر استان گیلان کمک کند.

تاثیر مثبت بر فرهنگ جامعه 

نکته آخر اینکه، نوآوری بدون شک تاثیر مثبتی بر فرهنگ جامعه دارد زیرا نه تنها توانایی کسب، ایجاد و استفاده بهینه از شایستگی‌ها، مهارت‌ها و دانش را افزایش داده، بلکه انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری را نیز افزایش می‌دهد. شیوه‌های نوآوری می‌تواند به فرهنگ‌سازی برای یادگیری مداوم، رشد و البته رشد فردی کمک کند.

اگر به تاریخ نگاه کنید، نوآوری صرفاً با انگیزه دادن به مردم حاصل نمی‌شود؛ این امر از ایجاد محیطی حاصل می‌شود که ایده‌های مردمان بتواند به یکدیگر متصل شود. – استیون جانسون