هنر خياباني به نوعي از آثار هنري اطلاق مي‌شود كه در مقابل آثار هنري رسمي موزه‌ها، كليساها و گالري‌ها سربرآورده است. دقیق‌تر که نگاه کنیم هنر خیابانی یا به عبارت دیگر هنر شهری، تفاوت‌هایی ماهیتی با هنر در موزه‌ها، تالارها و سالن‌ها دارد. اول این‌که هنرهایی که در این مجموعه‌ها راه می‌یابند عموما از لحاظ تجاری موفق ارزیابی می‌شوند، دوم این‌که در یک زمان و مکان مشخص ارائه می‌شوند. اما در هنر خیابانی زمان اجرا محدود نیست و می‌تواند بسیار متنوع باشد و یک اجرای چند دقیقه‌ای موسیقی در یک خیابان را شامل شود تا یک نقاشی دیواری که برای سال‌ها سیمای یک منطقه را می‌سازد.

هنر خیابانی به دلیل پیوندی که با شهر به عنوان بستر وقوع خود دارد یک پدیده‌ی شهری حساب می‌شود و برای بررسی هر پدیده‌ی شهری ناگزیر باید به پیشینه‌ی آن شهر و خرده فرهنگ‌هایی که فضای شهری را معنادار

می‌کنند پرداخت.

نوعی از این هنر، موسیقی خیابانی است. در فیلم مستند و کتاب «هارمونی‌های زیرزمینی» با عنوان موسیقی و سیاست در متروی نیویورک (مردم‌شناسی مشکلات دوره معاصر)Susie J. Tanenbum چگونگی شکل‌گیری ضرب‌المثل «موسیقی افسون خداوند برای دل بستن به وجدان وحشی است» را درباره‌ی اجراهای خیابانی می‌داند. مطالعه‌ی جامعه‌شناختی او نشان می‌دهد در مناطقی که در آنها به طور منظم موسیقی خیابانی اجرا می‌شود، میزان تمایل به جرم و جنایت کاهش می‌یابد. او همچنین دریافت، کسانی که از میزان تحصیلات و آموزش بالاتری برخوردارند در مقایسه با افراد کم‌سواد تمایل بیشتری به حمایت از اجراهای خیابانی دارند.

برخی از شهرهای دنیا در حال تشویق و برنامه‌ریزی برای گسترش اجراهای خیابانی هستند چرا که این اجراها میزان استرس را در مناطق شلوغ مثل فروشگاه‌ها کاهش می‌دهند. این‌ها مثال‌هایی است تا یادآور شود  فهم معنای موسیقی خیابانی باید در ارتباط با شهر به عنوان زمینه‌ی تولید آن کنش مورد بررسی قرار گیرد.

نوازنــده موســیقی خیابانــی، فضای شــهری را مبدل به ســن ســالن موســیقی می کنــد. این بخشی از مقاله‌ی “به دنبال جایگاه موسیقی در منظر شهر ” است که حاصل پژوهش سه پژوهشگربه نام‌های مونا مســچی، آناهیتا مدرک، پریچهر اصلفلاح است. این پژوهش هنر شهری را رویدادی سیال در شهر می‌داند که مفهوم آن به دنبال تغییرات رفتارهای اجتماعی، امکانات و حیات جمعی، رشــد و متناســب با زمینه‌ی خود ظهور کرده و شــامل هنرهــای مختلفی مانند نمایش، دیوارنگاری، مجســمه و موســیقی است. این پژوهش این‌گونه بیان می‌کند که عموما صحنه‌ی کالبدی- فضایی شــهر، جایگاهی مناســب برای اجرای موسیقی ندارد. در راستای رسیدن به فضای شــهری مناســب که بتواند زمینه‌ای مناســب برای اجرای موســیقی خیابانی باشد، این ســؤالا در این پژوهش مطرح شده است که آیا در تمام نقاط شهر، شرایط یکسانی برای اجرای موســیقی خیابانی وجود دارد؟ مکان‌هایی که تبدیل به بســتر اجرای آن شــده اند، چه ویژگی‌هایی را شــامل می‌شــوند؟ ایــن مکان‌ها به  همراه موســیقی خیابانی چه تأثیــری بــر رفتــار اجتماعــی و فــردی رهگــذران دارنــد؟

این پژوهش در نتیجه‌گیری این‌چنین ذکر می‌کند که: آنچــه در تهــران معاصــر بــه وضــوح مشــاهده می‌شــود گواه آن اســت که حضــور نوازنــدگان موســیقی خیابانی، به مفهوم مقیاس خــرد آن، رو به افزایــش و تأثیر آنان بر شــکل‌گیری منظر شــهر غیرقابل انکار است. در مقیاس کلان نیز موسیقی آیینی همچنان جایــگاه خــود را حفــظ و گســترش می‌دهد. امــا بی‌توجهی بــه این هنر، موجب شــده صحنه‌ی کالبدی- فضایی شــهر جایگاه مناســبی برای نوازندگان و موســیقی خیابانی نداشــته باشــد. مشــاهدات در شــهر تهران نشان داده است که بســتر جغرافیایی به واسطه‌ی عواملی همچون اقلیم، وضعیت اقتصادی و نوع فعالیت رهگذران موجب تفاوت‌هایی در شرایط و میزان پراکندگی فضاهای اجرای موسیقی خیابانی شده است.

نویسندگان در نتیجه‌گیری این نوشتار این‌طور ادامه داده‌اند که به طور کلی توجه به انتخاب مکان توسط نوازندگان، در نظرگرفتن مکان‌هایی در کنار کاربری‌های مختلط به ویژه تفرجی، ایجاد حس امنیت از طریق خلق فضای کالبدی مناســب و نور کافی توســط طراحان در کنار نظارت، برنامه‌ریزی و حمایت مدیریت شــهری می‌تواند جایگاه موســیقی خیابانی را به عنوان هنر شهری هرچه بیشــتر تثبیت کند. همچنین موســیقی خیابانی می‌تواند از شــأن والای هنری بیش از پیش برخــوردار شــود، بــه افزایــش تعامــلات اجتماعی بین مــردم و با شــهر کمک کنــد و رفتارهای شــهروندی را در مســیر درستی هدایت و شهروندان را با آداب و رسوم و فرهنگ ملل مختلف آشــنا ســازد. درحقیقت در بستر این کالبدهای مناسب است که عوامل دیگر مانند فرهنگ و اقتصاد می‌توانند مؤثرتر واقع شــده و یا رویدادهای جمعی و عمومی بیشــتری، مانند تلفیق موسیقی با دیگر هنرهای شهری، پدیدار شوند.