سعیده قرشی، معمار/شهرپژوه

از دیرباز معماری تاریخی مناطق مختلف به عنوان منبع درآمد قابل توجهی از نظر گردشگری مورد استفاده قرار گرفته است و بنابراین اقتصاد را بهبود می‌بخشد. مردم به سراسر جهان سفر می‌کنند تا مکان‌های مرتبط با تاریخ را ببینند… .

معماری همواره آیینه‌ای از قدرت خلاق، مهندسی و فناوری یک جامعه در طول یک دوره زمانی بوده است، در وضعیت فعلی به دلیل فشار زیاد جمعیت در حال رشد، ارزش زمین به عنوان یک کالا بسیار بالا است. بنابراین هر گونه توسعه‌ای که در قطعه‌ای ارزشمند از زمین رخ می‌دهد، مسئولیت بیشتری برای به حداکثر رساندن پتانسیل اقتصادی آن سرزمین دارد. به دلیل همین ارتباط، معماری می‌تواند ابزاری مفید برای رشد اقتصادی در یک منطقه باشد و توسعه آینده در یک منطقه می‌تواند نشانگرهای موثری برای پیش‌بینی روندها یا تغییرات در اقتصاد منطقه باشد.

یک ایده بسیار جالب که نحوه پیش‌بینی روند معماری از روندهای اقتصادی را به تصویر می‌کشد، «شاخص آسمان خراش‌ها» است؛ شاخصی ابداع شده توسط اندرو لارنس اقتصاددان در سال 1999که .نشان می‌دهد بلندترین آسمان‌خراش‌ها با رکود تجاری در آن منطقه مرتبط است. در حالی که این شاخص صددرصد دقیق نیست، این واقعیت که معماری می‌تواند خلل در اقتصاد یک منطقه ایجاد کند، مطمئناً مسئولیت خاصی را بر دوش قانونگذاران، معماران و همچنین کارفرمایان و سرمایه‌گذاران می‌افزاید.

آسمان‌خراش‌ها نمادی از شهرنشینی مدرن هستند؛ آنها همچنین احساس غرور و تعلق به مردم منطقه را افزایش می‌دهند و به عنوان فضایی چند منظوره برای توسعه در جنبه‌های مختلف عمل می‌کنند.

برندسازی فضایی

این فرایند شامل تصور مجدد یک فضا به گونه‌ای است که دارای ویژگی منحصر به فرد بوده و به آن معنی جدیدی می‌بخشد، یک گام فراتر از توسعه تاریخی اولیه مناطق مختلف که به لطف جهانی شدن تحت الشعاع شیوه‌های ساختمانی مکرر قرار گرفته است. به گفته کسنیا کاتارزینا پیاتکوفسکا: «معماری به عنوان یک ابزار بازاریابی استفاده می‌شود که مزایای رقابتی شهرها و کلانشهرها را به همراه دارد».

فرایند ایجاد معماری به عنوان برندسازی تجاری ، ایجاد فضایی است که به راحتی قابل تشخیص باشد و در عین حال چشم‌انداز اقتصادی و سرمایه‌گذاری منطقه را تحت تاثیر قرار دهد. بیلبائو، شانگهای و دبی نمونه‌های برجسته‌ای از شهرهایی هستند که از نام تجاری فضا به عنوان تاکتیکی برای بهبود اقتصاد و ایجاد هویت منحصر به فرد استفاده کردند.

گردشگری

امروزه شهرها و مناطق غنی از لحاظ فرهنگی باید به گونه‌ای توسعه یابند که هرساله امکانات بیشتری برای سهولت دسترسی به انبوه گردشگرانی که از آن دیدن می‌کنند، فراهم شود. یکی از راه‌ها ایجاد مقصدی جدید است،. یک نمونه بسیار خوب موزه گوگنهایم در بیلبائو است. چنین سازه‌هایی با بقیه چشم‌اندازهای تاریخی کاملاً متفاوت است، اما مسئول افزایش مشارکت گردشگران در شهرهایی است که در غیر این صورت چندان شناخته شده نیستند. در گردشگری نیز به همین دلیل است که نیاز به نگهداری و تعمیر سازه‌های مهم تاریخی وجود دارد . در این مورد یک عمل رایج، بازگرداندن شخصیت ساختمان به روشی است که از نظر تاریخی دقیق است اما اکنون می‌تواند به طور کلی به عنوان فضایی متفاوت مورد استفاده قرار گیرد.

معماری می‌تواند به عنوان یک ابزار اساسی برای تحریک توسعه گردشگری در منطقه خاص مورد استفاده قرار گیرد، بنابراین تأثیر بسیار مهمی بر منطقه دارد. این می‌تواند نقاط برجسته‌ای ایجاد کند که منطقه‌ای را به دلیل شاهکار معماری خود در نقشی جهانی ذکر کند، سه روش برای انجام این کار وجود دارد:

  • با نام تجاری فضایی: ایجاد فضاهای منحصر به فرد که به عنوان جاذبه برای گردشگران عمل می‌کند.
  • بازگرداندن اهمیت فرهنگی و تاریخی یک مکان: با در نظر گرفتن مرمت بنایی با اهمیت تاریخی و فرهنگی، بیشتر اوقات تأثیرات اقتصادی نادیده گرفته می‌شود. تجزیه و تحلیل تأثیر اقتصادی بازسازی یک ساختمان قدیمی و پیامدهای آن بسیار مهم است.
  • تکرار قطعات معماری که در مکان‌های دیگر بسیار خوب کار می‌کردند: این یک اشکال خواهد بود زیرا اصالت شاهکار معماری از بین می‌رود! به عنوان مثال، بازسازی برج ایفل در جاهای دیگر ممکن است تعداد مشابهی از گردشگران را به خود جلب نکند و اگر به اقتصاد توجه نشود، ممکن است تأثیر منفی داشته باشد.

مصرف گرایی

در دنیای سرمایه‌داری امروز، هر برندی باید بیاموزد که مصرف‌گرایی را به نفع خود هدایت کند. ترفندهای تبلیغاتی توانسته است مصرف کنندگان را متقاعد کند که بر WANTS مبدل شده و به عنوان NEEDS به بازار عرضه شوند، با این حساب به ویژه در حوزه عمومی، معماری باید برای حمایت از این شیوه زندگی تکامل یابد و بخشی از آن باشد. فضاهای شهری باید به گونه‌ای قالب بندی شوند که به جای کلاستروفوبیا و اضطراب، احساس تعلق، هیجان و شادی را در خود تقویت کنند. معماری باید مانند یک برند تجاری به بازار عرضه شود و مصرف آن در عصر امروزی همه‌گیری فضای مجازی بسیار تشویق شود.

برای قرن‌ها، معماری و اشیاء معماری نه تنها عناصر منظر مشخص یک منطقه خاص را تشکیل می‌دهند، بلکه بازتاب رشد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منطقه نیز هستند. این نه تنها نشان دهنده وضعیت فعلی یک منطقه است، بلکه ابزاری است که از روند ایجاد پتانسیل اقتصادی یک مکان صحبت می‌کند. در بیشتر مواقع، معماری به عنوان یک حوزه قاطع در نظر گرفته می‌شود که در آن معماران و مشتریان تصمیم گیرنده هستند، با این حال، در مقیاس شهری، معماری نیاز به رویکرد چندرشته‌ای دارد. این رویکرد تضمین می‌کند که طراحی برای منطقه امکان پذیر است و تأثیر نامطلوبی بر منطقه‌ای که به آن پاسخ می‌دهد، ندارد. رفتار فضا به ابعاد مختلف مناطق مانند فرهنگ، اقتصاد، جامعه، جغرافیا و بسیاری دیگر مربوط می‌شود.

ایجاد مکان‌های تجاری، مراکز خرید و مغازه‌ها با دکوراسیون داخلی جذاب، احساس سرمایه‌گذاری روی تجمل را در بین مصرف کنندگان ایجاد می‌کند. چنین فرآیندی که به عنوان استراتژی بازاریابی برنامه‌ریزی شده است، تأثیر قابل توجهی بر تقاضا و عرضه کالا و در نتیجه بر اقتصاد یک منطقه دارد، به عنوان مقدمه‌ای به معماران کمک می‌کند تا از نحوه ایجاد مکان‌های پر اهمیت و جذاب آگاه شوند. در جامعه‌ای که زندگی با مصرف و خرید شدیدتر تعیین می شود و زندگی در فضاهای تجاری جاری می‌شود و با اقلامی خریداری می‌شود که برای مصرف، مصرف می‌شوند، فضاهای عمومی به فضاهای تجاری تبدیل شده‌اند. چنین رویکردی به فضای عمومی نیازمند توجه بسیار به ایجاد تعادل بین زیست در فضای شهری و مصرف‌گرایی است.

با ورود به قرن بیست و یکم، جایی که بسیاری از نقاط جهان با بحران اقتصادی روبرو هستند، مهم است که درک کنیم و بپذیریم که معماری یک ابزار بصری و تجربی قوی برای تأثیرگذاری بر اقتصاد یک منطقه است. معماری فراتر از یک قضاوت هنری بوده و بخشی جدایی ناپذیر از یک سیستم بزرگتر است. عنصری از روند توسعه اقتصادی، پیشرفت تکنولوژیکی و تغییرات اجتماعی که می‌تواند تغییرات و فرایندهای غیرقابل پیش بینی را ایجاد کند که فقط زمان می‌تواند آنها را نشان دهد. با این حال، از طریق نقشه برداری و تجزیه و تحلیل انتقادی، معماری ابزاری کارآمد برای روشن شدن جرقه رشد اقتصادی است. سرمایه‌گذاری در معماری می‌تواند اقتصاد یک منطقه را تشدید کند و مکان را روی نقشه از طریق یک ساختمان مشخص کند (مانند موزه گوگنهایم در بیلبائو) یا تأثیر نامطلوبی داشته باشد و باعث ورشکستگی منطقه شود (مانند شهر هنرها و علوم در والنسیا). به گفته فیلسوف فرانسوی هنری لوفور محیط شهری نتیجه شرایط اقتصادی کنونی است. فضا به سادگی وجود ندارد، فضا در معرض بازتعریف مداوم است که ناشی از شرایط مداوم بازار است.