رندی گاردن

ترجمه: تحریریه کسب و کار و نوآوری برساو

 

«می توانیم مغز خود را در سطح سلولی “سیم پیچی” کنیم تا متفاوت فکر کنیم و احساس کنیم». 

سال 2020 به ما یاد داد که همه چیز می‌تواند تغییر کند یا صریحتر بگویم:  اگر قرار باشد موفقیت باقی بماند، همه چیز باید تغییر کند. بدیهی است که این سال گذشته برای بسیاری از ما در سراسر جهان وحشیانه بوده است. اما علی رغم همه این دشواری‌ها، ما شاهد پیشرفت و محوری باورنکردنی هستیم که ثابت می‌کند سخت‌ترین شرایط می‌تواند فرصت‌های جدیدی را برای ما ایجاد کند. راز آن چیست؟ اگر ما بتوانیم از روش‌ها و الگوهای عادی انجام کارها پیشی بگیریم و از هر موقعیتی که با آن روبرو شویم استفاده کنیم، می‌توانیم موفقیت های جدیدی پیدا کنیم.

 چگونه شکایت مغز شما را منفی می‌کند

می‌گویند عوامل خارجی جهان بیشتر از کنترل ما خارج است، اما چگونگی سازگاری ما با آنها تفاوت بین موفقیت و مغلوب شدن است. هر کارآفرین واقعی می‌داند که با ثابت ماندن هیچ اتفاقی نمی‌افتد موفقیت، با تعریفی که دارد، نیاز به یک وضعیت ثابت در تغییر و انطباق دارد. می‌دانیم همیشه آسان نیست که بدانید چگونه شروع کنید یا کجا بروید. خبر خوب این است که همه ما می‌توانیم سازگاری‌های شخصی خود را مدیریت کنیم، در عین حال افکار و اقدامات خود را برای موفقیت بیشتر تغییر دهیم. در واقع، ما می‌توانیم مغز خود را در سطح سلولی “سیم پیچ” کنیم تا متفاوت فکر کنیم و احساس کنیم.  این موضوع مخصوصاً برای کارآفرینان ضروری است و گرچه این روش دشوار به نظر می رسد، اما به کار بردن آن در واقع نسبتاً ساده است. دکتر Trivedi در پنج مرحله آن را تشریح می‌کند:

مرحله 1: انتظارات خود را دوباره مرتب کنید

این مرحله اساسی سنگ بنای سیم کشی مجدد مغز ما است. آسان است که به اشتباهات خود بپردازیم و خودمان را به خاطر کاستی‌های گذشته تنبیه کنیم. این گناه گذشته باعث می‌شود که اعتماد به حال را از دست بدهیم و ما را از حرکت به جلو باز دارد. اگرچه این ممکن است در همه ما ذاتی باشد، اما درک این نکته مهم است که می توانیم بر آن غلبه کنیم.

کاری که باید انجام دهیم شنیدن آگاهانه افکارمان و بازخوردی است که این افکار به ما می‌دهند. باید کاملاً واقع بین باشید و درک کنید که همواره موانعی خواهد بود و ناقص خواهید بود. بنابراین، هنگامی که بهم می‌ریزید اشکالی ندارد. با این حال، به جای تمرکز بر روی این اشتباهات، بر آنچه به دست آورده‌اید و اینکه چگونه می‌توانید به جلو حرکت کنید تمرکز کنید. موفقیت را جشن بگیرید و هنگامی که لغزید، به آموزه‌های آموخته شده اذعان کنید. هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، مغز شما دوباره مرتب می‌شود تا موفقیت حالت پیش فرض شما باشد. این طبیعت شما خواهد بود که پیروزی‌های گذشته را به ارمغان می‌آورد، به شما این امکان را می‌دهد که با احساس ترس کاهش یافته تلاش‌های موفقیت آمیز را دنبال کنید.

مرحله 2: از تفکر 3 بعدی استفاده کنید

ما باید مقیاس و دامنه اهداف خود را تنظیم کنیم. بسیاری از کارمندان در مورد کارهای روزمره و مسیر شغلی خود به عنوان یک خط کاملاً مستقیم با وظایف ABC به عنوان نشانگر مایل خود فکر می‌کنند. آنها از مافوق خود جهت می‌گیرند و وظایفی را که برایشان تعیین شده است انجام می‌دهند. گاهی اوقات آنها می‌توانند ورودی و خلاقیت را اضافه کنند. بعضی اوقات این کار را نمی‌کنند. این نوع کارهای روزمره همان چیزی است که دکتر Trivedi آن را تفکر 2 بعدی می نامد.

اما کارآفرینان واقعی نمی‌توانند اینگونه فکر کنند. کارآفرینان باید بتوانند فکر کنند و از عهده هر کاری برآیند بدون داشتن مقامی که مسئولیت شکست یا موفقیت خود را به عهده بگیرد، مسئولیت پذیرند. این نوع از محیط ممکن است برای برخی احساس شدید طاقت فرسا بودن را القا کند، اما برای پیشرفت باید مطمئن شوید که به سه بعد فکر می‌کنید. دائماً به خود بگویید که افق دید خود را گسترش دهید و به صورت سه بعدی عمیق‌تر، در مورد مسائل بیندیشید.

معنی آن چیست؟ ما باید بتوانیم ساختارهای جدیدی بسازیم یا کنار بگذاریم و با هر شرایطی که در آن قرار داریم سازگار شویم. با آنچه کار می‌کند پیش بروید، اما هرگز آنقدر راضی نباشید که نبینید چه چیزی در آینده پیش می‌آید. این فکر را تقویت کنید که از عهده هر چیز و همه چیز برمی‌آیید ، اما این دیدگاه را که همیشه جای پیشرفت و یادگیری دارد، حفظ کنید. هرگز رشد را متوقف نکنید. هرگز دست از خلاقیت بر ندارید.

مرحله 3: وارد منطقه الهام شوید 

منطقه الهام یک مکان جادویی است. آنجاست که بذر رویاهای ما کاشته شد. این جایی است که جاه طلبی‌های شما شروع به تبدیل شدن به عمل می‌کنند، سپس به واقعیت تبدیل می‌شوند. با این حال، خارج شدن از این منطقه به همان راحتی ورود به آن آسان است. جزئیات زندگی واقعی مانع آن می‌شوند و آنچه را که روزی فرصتی شگفت انگیز و مهیج بود، به چیزی کسل کننده و ناامید کننده تبدیل می‌کند. اگر این اتفاق بیافتد، وقت آن است که مغز خود را دوباره سیم پیچی کنید.

ما می‌خواهیم الهام اولیه را که شما را به سمت کارآفرینی سوق داده است بازپس بگیریم و میزان علاقه شما به تجارت را تقویت کنیم. این الهام می‌تواند از هر نقطه باشد: مانند کاری که می‌توانید برای مشتریان خود انجام دهید یا آزادی همراه با فداکاری‌هایی که انجام داده‌اید. به خودتان اجازه دهید دوباره وارد منطقه الهام شوید، که به شما کمک می‌کند بگویید “من این را دوست دارم” و “من به آنچه انجام می دهم بسیار افتخار می‌کنم”.

مرحله 4: آینه شوید

نورون‌های آینه وقتی عملی را انجام می‌دهند که دیگران آن را مشاهده می‌کنند. آنها به ما کمک می‌کنند تا ارتباط خود را با آنچه دیگران انجام می‌دهند درک کنیم. در دوران کودکی، مهارت‌های بسیاری را از این طریق فرا می‌گیریم و می فهمیم که چگونه باید رفتار کنیم. چه راهی بهتر از این که بتوانیم احساس موفقیت خود را دریابیم و از عملکرد یک فرد موفق آگاه شویم. مفهوم مشاهده برای یادگیری چیز جدیدی نیست، اما این ایده کمی بزرگتر می‌شود که شما به بزرگسالی برسید.

خود را تصور کنید که عناصر موفق یک فرد موفق را مشاهده می‌کنید و مجسم می‌کنید. در واقع آن موفقیت را احساس کنید و بگذارید بخشی از خودتان باشد ، بدون اینکه خودتان را از دست بدهید.

مرحله 5: بپرسید چرا که نه؟

چرا چنین سوال بزرگی وجود دارد. این کلنگی است که ناگفته‌های دانش پنهان را کشف می‌کند ، اما می‌تواند به عمق شک و تردید نیز برسد. اجازه ندهیم منفی شود. وقتی شروع می‌کنید از خود بپرسید: چرا؟ از قبیل چرا باید به این تجارت بپردازم؟ یا چرا فکر کردم می‌توانم این کار را انجام دهم؟ آن را به چرا نه؟ تبدیل کنید این را در ذهن خود تقویت کنید. به یاد داشته باشید که هیچ چیز مانع شما نمی‌شود. چرا باید یک کارآفرین باشم؟ چرا که نه؟