ساناز غفاری زکی. معمار

 

«مردم و فعالیت‌هایشان به عنوان عناصر پویای شهر به اندازه‌ی عناصر ثابت کالبدی، در شکل‌گیری سیمای شهر موثرند. ما نه تنها ناظر و تماشاگر شهر بلکه جزیی از عناصر اصلی سازنده‌ی آن هستیم».

شهر در دوران قرنطینه، بی‌شک فقدان تجربه‌ای زیسته مانند آنچه از این جملات کوین لینچ  (شهرساز و نظریه‌پرداز شهری که در سال ۱۹۶۰در کتاب سیمای شهر را به رشته‌ی تحریر درآورده است)، تجربه کرده است.

در دوران قرنطینه و خانه‌نشینی‌های طولانی، فقدان این عوامل پویا، بی‌گمان سیمای شهر را دست‌خوش تغییر کرده است. شهر به عنصری خاموش و بی حرکت تبدیل شده و شاید بتوان گفت غالب ارتباط ما عناصر پویا با شهر از طریق قاب پنجره‌ها بود. ناظر و منفعل!

با شیوع ویروس در بسیاری از شهرها و کشورها، تلاش‌های گسترده‌ای در سطوح مختلف (هرچند با نتایج متفاوت)،  برای فراهم کردن امکان تحصیل، کار، خرید و حتی دید و بازدید  به صورت مجازی  و از فضای خانه صورت گرفت. اما همه‌ی این‌ها تا چه میزان پاسخگوی نیازهای اجتماعی ما بود ؟ معماری و شهرسازی و تعامل‌ ما با محیط در این بین چه نقشی خواهد داشت؟

در میانه‌ی این انفصال ناگزیر، خانه و اجزایش مفاهیم تازه‌ای پیدا کرده‌اند. بالکن‌ها، پشت‌بام‌ها و پنجره‌ها بار عظیم بخشی از مسئولیت‌های شهر را در ایجاد بستری برای تعاملات اجتماعی بر دوش می‌کشند .پشت‌بام‌ها در ایران، به فضایی برای گذراندن  سیزده به در تبدیل شدند، بالکن‌ها کوشیدند جای خالی پیاتزاها، کافه‌ها و کنسرت‌های خیابانی را در زندگی مردمان عاشق و سرزنده ایتالیا کمرنگ‌تر کنند.

کیفیت این تجربه‌ی نا خواسته اما، جدا از عوامل بسیار دیگر، تا چه میزان با کیفیت فضای معماری و شهرسازی گره خورده است؟

کودکان و نوجوانان نیز قطعا در این بین جهان متفاوتی را تجربه کردند. از آنجایی که تنها مواجهه‌ی مستقیم و واقعی کودک و نوجوان با فضای بیرون از خانه در دوران قرنطینه تصویری است که از پنجره  می‌بیند، به نظر می‌رسد در کنار سایر مولفه‌ها کیفیت بصری این تصویر درسلامت روانی او و چگونگی تحمل بحران نقش مهمی دارد. با طولانی شدن این دوره‌ی انفصال، ممکن است احساس انزوایی درکودک و نوجوان شکل بگیرد که در دوران پسا کرونا پیوند دوباره‌اش با شهر را به چالش بکشد این روزنه‌های کوچک و بزرگ نقش مهمی در تداوم ارتباط با محیط بیرون و بازداری از ایجاد این احساس انزوا دارند.

در فضایی که پاندمی و ویروس، محوریت اکثر مکالمات خانواده‌ها، برنامه‌های تلویزیونی و دنیای مجازی است، می‌توان گفت کیفیت تصویری که کودک و نوجوان از این روزنه‌ها می‌بیند، در شکل‌گیری تصویر ذهنی‌اش از وضعیت جهان بیرون از خانه تاثیر گذاشته و در نتیجه به صورت نیمه خودآگاه باعث تلطیف یا تشدید اضطراب می‌گردد. همانطور که گوردن کالن، شهرساز و نظریه‌پرداز اسکاتلندی که نظریات ارزشمندی درباره‌ی مفاهیم منظر شهری دارد می‌گوید: دیدن نه تنها مفید است، بلکه متضمن خاطرات و تجربیات ما نیز هست. آشفتگی‌های محیط بیرون از ما، قدرت آن را دارند که فکر ما را مغشوش نمایند.

بحران کرونا علاوه بر چالش‌های جدیدی که برای متخصصان بسیاری در زمینه‌های مختلف ایجاد کرد، باعث پررنگ شدن مسایلی شد که لزوما محدود به قرنطینه و خانه‌نشینی نمی‌شود.

بدیهی است که کیفیت تصویری که کودک یا نوجوان از پنجره‌ی آپارتمانی در یک محله‌ی پرتراکم، از پنجره‌ی خانه‌ای در بالای یک برج بلند، از پنجره‌ی آخرین خانه‌ی قدیمی باقی مانده در کوچه‌ای محصوردر انبوه آپارتمان های قد و نیم قد، از پنجره‌ی خانه‌ای پنهان شده در میان شاخ برگ‌های چنارهای سر به فلک کشیده‌ی کناره‌ی خیابان، از پنجره‌ی خانه ای رو به اتوبان،  از پنجره‌ی خانه‌ای رو به دیواره‌ی خاکستری حیاط خلوت یک آپارتمان هشت طبقه، از پنجره‌ی خانه‌ای ویلایی با یک حیاط اختصاصی بزرگ، می‌بیند بدون شک متفاوت است و متاثر از آن روحیات، احساسات و تصورات متفاوتی نیز در وی شکل می‌گیرد.