ضرورت آموزش‌های سرزمینی پیرامون شهر و معماری برای کودکان

سعیده قرشی: معمار، پژوهشگر

چه آگاه باشیم و چه نباشیم بدن و حرکت ما گفتگویی دائمی با بناهای پیرامون ما و شهر دربرگیرنده‌ی ما خواهد داشت. شهر و متعلقات آن بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی هر فرد را تشکیل می‌دهد و با برداشتی از کلام لویی کان شهرجایی است که کودک همان طور که در آن راه می‌رود مشاهداتی دارد که تصمیمات آینده‌ی او را می‌سازد. این جمله می‌تواند آغاز طرح پرسشی اساسی پیرامون شهر امروز و کودک به عنوان یکی از مخاطبان آن باشد: “شهر امروز امکان چه نوع تجربه ای را برای کودکان فراهم می آورد؟”

در دنیایی قرار داریم که ماهیت تجربه دست خوش تغییرات بنیادینی گردیده است. نگاه به تجربیات مشابه در سراسر جهان در ایجاد پیوند بین کودک و محیط در برگیرنده، دو نوع برخورد در این ارتباط را مشخص می‌کند. که هر دو دسته گواه حائز اهمیت بودن موضوع است. چه از جهت اهمیت نهادینه سازی ارزش‌ها در کودکان و چه از منظر کودک به عنوان شهروند آتی؛ شهروندی که توجه به آن در یک رابطه‌ی دو طرفه توجه معماران و طراحان را به موضوع و اهمیت کودک و برداشت آنها از فضا نیز جلب می‌نماید. می‌توان به دو دسته آموزش در قالب برپایی کلاس‌های آموزشی و نیز آموزش ضمنی در قالب وابستگی زندگی روزمره‌ی کودک و نوجوان به بازی و به خصوص بازی‌های کامپیوتری، بیان کرد.

در مدارس ابتدایی لندن، پروژه‌ی معماران کوچک، به عنوان یک بستری برای آموزش معماری و موضوعات پایداری محیطی به کودکان، تعریف شده است. هدف از این گروه پرورش ذهن‌های خلاق با درکی از محیط ساخته شده‌ی پیرامون‌شان است. این پروژه معتقد است اگر ما به جهانی پایدار و شهروندانی خواستار پایداری نیازمندیم باید از کودکان‌مان آغاز کنیم. آنها متقدند معماری زندگی افراد را دربرگرفته است در حالی که هیچ وقت آموزش چگونگی برخورد و درک آن صورت نگرفته است در این راستا آموزش معماری، درک فضا، اهمیت محیط ساخته شده و چگونگی مواجهه با آن می‌تواند افقی برای آینده‌ای با شهروندان آگاه‌تر و حساس‌تر نسبت به چگونگی محیط ساخته شده در شهرها منجر شود.

آلا کزووسکی با طرح یک پرسش اساسی ضرورت آموزش معماری به کودکان را به چالش می‌کشد، چرا کودک باید در سنین کودکی حرفه‌ای تخصصی را فرا گیرد؟ پاسخ این پرسش از نویسنده یک سند با عنوان “Design as a Catalyst for Learning”  قابل دریافت است. وقتی کودکان درگیر یک پروسه‌ی طراحی می‌شوند آنها در واقع شناسایی نیازها، همکاری، یافتن راه‌حل‌های کارا، تصور سه بعدی و آشنایی با فضا را یاد می‌گیرند. در .واقع این نوع از آموزش قصد ندارد معماران آینده را تربیت کند بلکه دغدغه‌اش کسب تجربیات جدید است و درک از مواجه شدن با مواردی که جزیی جدا ناپذیر از زندگی آنها است.

مرور برنامه‌ی معماری برای کودکان که در مدرسه‌ی سیپ پرازاد بارسلوس در گالیشیای اسپانیا در سال ۲۰۱۵ و بر روی دانش‌آموزان سال چهارم؛ مبنی بر این تفکر سازمان‌دهی شده است که معماری تنها حرفه‌ی شغلی یا آکادمیک نیست. معماری به عنوان یکی از اصلی‌ترین ارکان فضای زیست‌شده‌ی هر انسانی نیاز به شناخت دارد. موفقیت این پروژه همچنین مدیون دانش‌آموزان، معلمان و والدینی است که پذیرای این پروژه‌ی خلاقانه بودند و اکنون در تلاشند تا این پروژه‌ی تحصیلی را بسط دهند. به کمک این تجربه‌ی عملی، کودکان می‌توانند محتوای مسایل معماری را مشاهده و بازتاب دهند و  علوم طبیعی، جغرافیا، ریاضی، هنر و انگلیسی را به طور همزمان فرا بگیرند. این پروژه برای برنامه‌ی علمی ادوکا باریه از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ انتخاب شده بود و این طرح در یک مدرسه‌ی عمومی در گالیشیا امکان‌پذیر شد. این برنامه تحت‌تاثیر متودولوژی یادگیری فعال شکل گرفت که کودکان می‌توانند از طریق فعالیت‌های طراحی شده به کاوش عمیق‌تر محتوای مشخص بپردازند. در طول ۷ بخش کودکان مشخصات مصالح را بررسی می‌کنند و به مشاهده و درک فضا و محیط زندگی‌شان می‌پردازند. از طریق بازی‌های هدایت شده و یادگیری از طریق اکتشاف، کودکان تفکر نقادانه را فرا می‌گیرند و نسبت به پیرامونشان آگاهی کسب می‌کنند.

نوع دیگری از آموزش آگاهی در تجربه‌ی فضا و اهمیت آن به گونه‌ای در پیوند با سبک زندگی کودک و نوجوان عصر کنونی، از طریق بازی‌های کامپیوتری صورت گرفته است. اریک او، در نوشتاری بیان می‌کند که کودکان با تعدادی از بازی‌های کامپیوتری توانایی تجسم فضا، خلق فضا، قابلیت ذهنی حل مسئله و تفکر را تمرین می‌کنند و به طور ضمنی اهمیت فضای زیستن را در می‌یابند و با پیچیدگی‌ها و مسائل شهر آشنا می‌شوند از طرف دیگر به دلیل علاقه‌ی کودکان به بازی در یک روند سازگار با روحیه‌ی کودکان، در حالی که تجسم و قدرت خلاقیت و تصور کودک در حال رشد است، اهمیت موضوع معماری و شهر در کودک نهادینه می‌گردد. بازی هایی که چالش‌های پیش روی مخاطب از جنس معضلات واقعی است.  می‌توان به نمونه‌ی موفق  SimCity – EA Maxis به عنوان بازی که در آن مخاطب برنامه‌ریزی و طراحی یک شهر را به عهده می‌گیرد اشاره کرد. در این بازی شهر به بخش‌های مختلف مسکونی، تجاری، صنعتی تقسیم می‌شود. و هدف از بازی ایجاد رضایت برای ساکنین است. بازی Minecraft – Mojang که در آن مخاطب از منابع موجود برای ساخت فضای مصنوع استفاده می‌کنند. بازی Cities in Motion – Colossal Order که مخاطب به توسعه‌ی سیستم حمل و نقل می‌پردازند . بازی Cities: Skylines – Colossal Order مخاطب با موضوعات چالشی مرتبط با ویژگی‌های شهر می‌پردازند نظارت بر شهروندان و مدیریت کردن مشکلات دیگری نظیر ترافیک، تراکم و چگونگی تاثیر این موارد بر شهر از ویژگی‌های این بازی خواهد بود. در بازی Prison Architect – Introversion Software مخاطب مسئول زیر ساخت‌ها، محل روشنایی و موارد ریز در یک بنا خواهند بود در بازی  .Project Highrise – SomaSim ایجاد توازون بین کاربری‌های مختلف و بلوک‌های ساختمانی ساخته شده در سطح شهر از اهداف بازی است. بازی Block’hood – Plethora Project  مخاطبان فرایند ساخت و طراحی و مدیریت یک محله را انجام می دهند. بازی Anno 2205 – Blue Byte Mainz که حیطه‌ی تصمیمات مخاطبان  فراتر از یک شهر است در این بازی به طراحی کل کره‌ی زمین می‌پردازند. می‌توانند بلند‌مرتبه‌سازی، زون‌بندی و مواردی نظیر آن داشته باشند و می‌توانند از بخشی از کره‌ی ماه را نیز استفاده کنند.

تحلیل محتواهای ذکر شده نشان می‌دهد ایجاد بستری برای درک معضلات و چالش‌های شهری از اهداف اصلی این نوع از آموزش است. آنچه در این گونه جلب توجه می‌کند ایجاد نگاه تحلیلی، درک روابط و متعلقات شهر و محوریت انسان در مقام شهروندی که رضایت او از مسائل، اساسی است. به واقع قدرت تحلیل و تصمیم‌گیری و درک معضلات و چالش‌ها است که شهروندان آگاه‌تر و تصمیم‌گیرنده‌تر را نتیجه می‌دهد.

حال باید در نظر گرفت ایران از چندین جهات با ضرورت توجه به کودکان و نوجوانان و به کلامی دیگر پرورش شهروندان آگاه‌تر در مواجهه با معماری و شهر است.

رسالت اجتماعی شهروندان در پیوند با شهر چیست؟ کودکان امروز تا چه حد از گذشته‌ی غنی شهرهای ایران اطلاع دارند و بستری برای درک آنها برایشان فراهم است؟ کودکان امروز تا چه حد با معضلات شهر امروز و راهکارهای گذشته‌ی سرزمین خود آشنا هستند؟ کودکان امروز تا چه حد با ایده‌هایی روبه‌رو هستند که متعلق به سرزمین خودشان باشد؟

پاسخ این پرسش‌ها می‌تواند آغاز کننده‌ی راه آموزشی آگاهانه به کودکان برای پرورش شهروندان آگاه باشد. چه آموزشی که آگاهانه و صحیح صورت نگیرد اثرات مخرب بیشتری برجای خواهد گذاشت.