تارا اکبری‌نژاد – معمار – منتشر شده در زیباشهر، سداد

از كودكي عاشق پياده‌روي بودم، با پدرم بيشتر جاهايي كه مي‌خواستيم برويم يا پياده مي‌رفتيم يا با اتوبوس. شايد چون مد نبود همه ماشين شخصي داشته باشند، شايد هم وضع مالي ما خيلي خوب نبود! هنوز هم وقتی پياده روي مي‌كنم و از كنار پارك و يا مغازه‌اي قديمي رد مي‌شوم، یک حس شيرين تمام وجودم را مي‌گيرد. انگار باز ٥ يا ١٠ ساله مي‌شوم.

هرقسمتي از شهر براي من خاطره‌اي داشت و هر خيابان براي خودش نمادي. هنوز هم اسم خيلي از خيابان‌ها را بلد نيستم، اما مطمئن هستم كه اگر كمي بالاتر بروي، سمت راست عمارتي آجري وجود دارد با طاقي بزرگ، یا در بن‌بست آن کوچه، بچه‌ها بعدازظهرها بازی می‌کنند و يا در فلان پارك شطرنج‌های بزرگ هست یا فواره‌های آب دارد …

در اواسط دهه چهل شمسی، با گسترش شهرنشینی، پیشرفت تکنولوژی و الگوبرداری روستاها و شهرهای کوچک از شهرهای بزرگ مانند پایتخت، باعث شد تا حضور کودکان در شهرها و فضاهای عمومی شهری کمتر و کمتر شود. کوچه‌ها و خیابان‌هایی که تا چندی قبل محل بازی و تردد کودکان بودند با گذشت زمان تبدیل شدند به خیابان‌هایی عریض، تقاطع‌های پرتردد … خیابان‌هایی که تنها برای عبور و مرور ماشین‌ها طراحی شده‌اند و نه برای انسان‌ها چه برسد به کودکان!

یان گل در کتاب فضای عمومی و زندگی جمعی، شهری را موفق می‌داند که برای همه‌ی افراد در هرسن و سال و با هر جنسیتی طراحی شده باشد و کودک به عنوان شهروند آینده و نسلی که عامل ارتباط نسل گذشته و آینده است یکی از مهترین اقشاری است که طراحان و برنامه ریزان شهری باید به آن توجه کنند.

در همین راستا شهر دوستدار کودک در راستای حقوق شهروندی برای کودکان است که از سال ۱۹۹۰ پیگیری می‌شود. براساس کنوانسیون حقوق کودک، شهر دوستدار کودک به شهر، جامعه یا هر سیستم حکومتی محلی گفته می‌شود که متعهد به بهبود زندگی کودکان در حوزه‌ی قضایی خود هستند. شهر یا جامعه‌ای که در آن نیازها، اولویت‌ها و حقوق کودکان جزء جدایی‌ناپذیر از سیاست‌ها، برنامه‌ها و تصمیمات عمومی باشد. در شهرهای دوستدار کودک، نه تنها کودکان به عنوان شهروندانی دارای حقوق مدنی محسوب می‌شوند بلکه از آنها خواسته می‌شود که در تصمیم‌گیری‌ها و ساخت فضاهای شهری مشارکت داشته باشند. مشارکت عملی کودکان در شکل‌گیری شهر و محیط اطرافشان باعث ایجاد امنیت، علاقه و تعلق‌پذیری کودک نسبت به آن فضاها می‌گردد.الساندرو ریگولون در مقاله‌ی فضای با معنا، یکی از مهمترین راهبردهای مشارکت کودکان، فراهم کردن فضاهایی امن برای حضور آنها در شهر است. فضاهایی مانند پیاده‌راه‌ها  که کودکان در کنار خانواده و یا دوستانشان بتوانند در آن پیاده‌رویی، بازی و یا دوچرخه‌سواری کنند. اینگونه فضاها نه تنها به سرزندگی و امنیت شهر کمک می‌کنند، بلکه باعث رشد همه جانبه‌ی فیزیکی و روانی کودکان نیز می‌شود.از دیگر راهبردهای مشارکت کودکان در شهر می‌توان به وجود فضاهای جمعی در سطح شهر اشاره کرد، فضاهایی مانند زمین‌های بازی و ورزشی در مقیاس محله، میدان‌ها و پارک‌های کوچک از جمله فضاهای جمعی به حساب می‌آیند. وجود فضاهای جمعی در شهر و محله و ایجاد امکان حضور کودکان در آن ها، به کودکان این اجازه را می دهد تا حس تعلق بیشتری به شهر خود داشته باشد و در قبال آن رفتار مسئولانه‌تری از خود بروز دهند.