مسیح داوری، دانش آموخته معماری از دانشگاه علم و صنعت در حوزه معماری فضاهای مسکونی و دانشجوی ارشد دوم در حوزه فناوریهای دیجیتال در معماری در کشور سوئد و البته همبنیانگذار شرکت استارتاپی اینوبرین InnoBrain است. او از حدود چهار سال پیش فعالیت استارتاپی خود را شروع کرده است، در حال حاضر مدیر طراحی و مدیر محصول شرکت استارتاپی اینوبرین است و به طور کل بحثهای مرتبط با تولید محصول، برندینگ و مارکتینگ این شرکت در حیطه کاری او است. تجربههای میانگستره او چه در ایران و چه در سوئد روایتگر در هم شکستن ضربالمثل معروف “آسمان همه جا یکرنگ است” بوده؛ با تونالیتههای مختلف، افق آفریده است …
شما تجربه شروع یک استارتاپ را در سوئد دارید، کمی در مورد روند و چگونگی آغازش صحبت کنید:
استارتاپی که ما در سوئد راهاندازی کردیم اینوبرینInnoBrain نام دارد. در حال حاضر در سه حوزه گیم/بازی، خودرو و محصولات پزشکی فعالیت میکنیم و این محصولات را از شرکتهای تولیدکننده میگیریم و برای آنها ارزیابیهای مورد نیاز در راستای تحلیل احساسات انجام میدهیم. در این معنا که به طور مثال افرادی را در حال بازی محصول مورد نظر شرکت تولیدکننده بازی مورد بررسی قرار میدهیم؛ همان طور که افراد در حال بازی هستند ما با برداشت سیگنالهای مغزی و تحلیل آنها در برنامهها و الگوریتمهایی که خودمان نوشتیم، احساسات را استخراج میکنیم و متوجه میشویم در کجاهای بازی میزان انگیزه و علاقمندی فرد بالاتر یا پایین تر بوده، شاخصهایی نظیر میزان توجه، تمرکز، سطح هیجان، خستگی و استرس را استخراج میکنیم و در نهایت تحت یک گزارش تخصصی به شرکت سازنده ارائه میدهیم تا در تصمیمات آتی برای اصلاح و یا گسترش محصول مدنظر قرار دهند.
… زمانی که من در حال اتمام ارشد اولم بودم، تصمیم گرفتم پایان نامهام را در حوزه نوروساینس و معماری کار کنم به این دلیل که علاقهمند به روشهایی برای بررسی و سنجش احساسات مردم در فضاهای مختلف معماری بودم. از اینجا با نوروساینس آشنا شدم. هم زمان با این اتفاق برادرم که دانشجوی دکتری در گرایش خودرو در سوئد بودند هم علاقمند به این موضوع شدند. در نهایت ما با هم تصمیم گرفتیم یک استارتاپ راهاندازی کنیم و در حوزههای مختلف نظیر صنعت خودرو، بازی و… پیرامون تحلیل احساسات فعالیت کنیم.
در اولین قدمها تصمیم گرفتیم با توجه به جنبههای نوآورانه موضوع به بخش استارتاپی دانشگاه KTH مراجعه کنیم، ایده مورد نظر را در قالب یک پروپوزال در برنامه استارتاپی آنجا ارائه کردیم که خیلی مورد استقبال قرار گرفت. ما پذیرفته شدیم و وارد یک برنامهای شدیم که شامل منتورهایی برای توسعه و راهاندازی کسبوکار، بازارسنجی و امکانسنجی و هر آنچه به شکلدهی استارتاپ کمک میکرد بود. شالوده اصلی استارتاپ بدین ترتیب شکل گرفت و یک بنیانگذار دیگری هم که متخصص در حوزه نوروساینس بود به ما اضافه شد و ما شروع کردیم به بسط دادن کار و همزمان آماده شدن برای مسابقات و رقابتها در فضای نوآوری و استارتاپی در کشور سوئد. تعداد این مسابقات و رقابتها در کشور سوئد قابل توجه است و شما میتوانید به طور همزمان در این عرصهها شرکت کنید و مبالغ مختلفی کمکهزینه دریافت کنید. در طول این مسیر تعدادی از این رقابتها را برنده شدیم. در این مسیر نیروهایی جذب کردیم تعدادی در محل و تعدادی از راه دور. خود من هم بعد از دو سال کار از راه دور برای ادامه تحصیل به سوئد آمدم.
حمایت از نوآوری و کسبوکارهای استارتاپی در سوئد به چه صورت انجام میگیرد:
در خصوص حمایتهای کشور سوئد در حیطههای استارتاپی و نوآوری، این حمایتها به طرق مختلفی وجود دارد. به این صورت که ارگانهای مختلفی چه وابسته به دولت و چه خصوصی هستند که از کسبوکارهای جدید حمایت میکنند. مهمترین چیزی که من اینجا به چشم خودم دیدم، ارگانهای دولتی بسیار بزرگی است که حمایتهای مالی و غیرمالی بسیار قابل توجهی به کسبوکارهای جدید، نوآوری، کارآفرینی و استارتاپی میکنند و اساسا با همین هدف شکل گرفتهاند. رقابتهای مختلفی را شکل میدهند، در شاخهها و رشتههای مختلف و با مبالغ مختلف و سطح مختلفی از امکانات پیشنهادی، این موضوع همه شمولی را بالا برده و محدودیتی برای شرکت در این رقابتها وجود ندارد (به لحاظ تکرار). تشویق بسیار زیادی در حیطه نوآوری و آغاز به کسبوکار استارتاپی در اینجا صورت میگیرد به طور مثال برنامههای مختلف رایگان در اینجا وجود دارد که برای علاقمند کردن و آشنایی عموم مردم با حوزه نوآوری در ردههای متفاوت است و نکته مهم دیگر اینکه در بحث شروع کسبوکار، در سالهای اخیر قوانین ایجاد کسبوکار در بخشهایی به شدت در سوئد تسهیل شده است و از این طریق تعداد شرکتهای ثبت شده سالانه رو به افزایش است.
موضوع نوآوری و رویکردهای استارتاپی معمولا در سوئد در چه حوزههایی مطرح میشود:
در سوئد موضوعات مختلفی در حیطههای استارتاپی و نوآوری مطرح میشود. در سوئد هم همگام با موضوعات تخصصی جهانی تغییراتی پیرامون موضوعات مورد توجه استارتاپها رخ میدهد. به طور مثال در سالهای اخیر بحث هایی نظیر یادگیری ماشین machine learning و همچنین موضوعات مرتبط با پایداری و محیط زیست به شدت مورد توجه قرار گرفته است.
ترکیب سنی و جنسیتی چطور:
طرحها و حمایتهایی در راستای موضوعات روز مثل حقوق زنان، آموزش و توانمندسازی زنان و یا حمایت از زنان کارآفرین خیلی متداول است. مانند کارگاهها و برنامههایی که مختص خانمها است. علاوه بر این در کشور سوئد خیلی روی این موضوع تاکید میشود که بر طبق آمار درصد زنان قابل توجه باشد. این موضوع تا این حد پیش میرود که اگر تیم استارتاپی متشکل از زنان و مردان باشد نسبت به حالت تک جنسیتی برتری دارد. نوآوری در سوئد موضوعی نیست که فقط جوانها با آن درگیر باشند، در رقابتها و برنامههای استارتاپی اینجا برخی افراد بالای 60 سال را هم می بینیم که با انگیزه دنبال ایدهها هستند. خاطرهای دارم از یک خانم هفتاد ساله که در یک رقابت در موضوع محیط زیست و با ایده ای در رابطه با گیاهان خانگی برنده مبلغ خوبی هم شد.
کمی از تجربه خودتان از ترکیب تحصیل و کار در کنار هم در سوئد بگویید:
در دوران تحصیلم در ایران هرچند شغل ثابتی نداشتم اما همیشه به دنبال فعالیتهای مختلف بودم، دبیر وعضو فعال انجمن دانشگاه بودن، برنامهریزی و شرکت در کارگاهها و همایشها و حتی سفرهای علمی … در وضعیت فعلی به طور تمام وقت دانشجو هستم در حدود هشت ساعت از روز و همزمان به طور پاره وقت در اینوبرین کار میکنم، با تمام این مشغله ها زمانهایی را هم برای پرداختن به ایدههای نو اختصاص میدهم. تمرکز بیشتر، وقتشناس بودن و عمیق کار کردن باعث شده مسئله من دیگر زمان نباشد منظورم به لحاظ کمی است، حالا کیفیت برای من مهم است کیفیت گذراندن حتی دقیقهها.