سعیده قرشی، پژوهشگر دکتری کارآفرینی و نوآوری دانشگاه تهران


ارزیابی کسب و کار
 هرگز برای هیچ شرکتی ساده نیست. برای استارت‌آپ‌هایی که درآمد یا سود کم یا بدون سود و آینده‌ای کمتر از معین دارند، کار تعیین ارزش‌گذاری بسیار دشوار است. برای کسب‌وکارهای بالغ و فهرست‌بندی شده عمومی با درآمدهای ثابت، معمولاً ارزش‌گذاری آنها به عنوان مضربی از درآمد آنها قبل از بهره، مالیات، استهلاک  یا بر اساس سایر مضرب‌های خاص صنعت است. اما ارزش گذاری برای سرمایه گذاری جدیدی که ممکن است سال‌ها با فروش فاصله داشته باشد، بسیار سخت‌تر است.

مقوله ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها یکی از جذاب‌ترین بحث‌هایی است که می‌تواند از یک سو به استفاده از سرمایه‌گذاری‌های جدید در راستای رشد استارتاپ کمک کرده و از دیگر سو با توجه به انتظارات ذینفعان و مشتریان بالقوه این فرصت را ایجاد کند که اداره کنندگان شرکت نوپا گوش به زنگ لحظه موعود برای رسیدن به نقطه عطف بعدی خود باشند… .

یعنی به عبارتی تجلی قابل اندازه‌گیری از ماهیت رشد با موضوع ارزش‌گذاری همزاد است؛ باید خاطرنشان کرد که همان قدر که محاسبات و اعداد و ارقام می‌تواند در موضوع ارزش‌گذاری اساسی باشند اما نباید از این موضوع غافل شد که تیم متخصص، ارزش پیشنهادی، مدل‌های نوآوری کسب‌وکاری، فرصت‌های رصدشده در بازار و نیز رقبا و مشتریان احتمالی نیز در ارزیابی نه تنها موثر بوده بلکه از مسائل مالی علی‌الخصوص در شروع کار مهم‌ترند.

صرف نظر از پیچیدگی‌های ارزش‌گذاری، نگارنده سعی دارد در کنار سیاق علمی نیم نگاهی نیز به رویکرد شهودی و شمی نسبت به مقوله ارزش‌گذاری در این مقیاس خاص داشته باشد.

به زبان ساده، ارزش‌گذاری استارتاپ فرآیند کمی کردن ارزش یک شرکت است که به آن ارزش‌گذاری می‌گویند.

در طول دوره سرمایه گذاری اولیه، یک سرمایه گذار در ازای بخشی از سهام شرکت، مبلغی را در یک استارتاپ سرازیر می‌کند. به همین دلیل است که ارزش‌گذاری برای کارآفرینان مهم است زیرا به تعیین ارزشی که باید به سرمایه گذار اولیه در ازای وجوه بدهند کمک می‌کند. همچنین برای یک سرمایه گذار اهمیت زیادی دارد زیرا آنها باید بدانند که چه مقدار از سهم شرکت را به جای وجوه سرمایه گذاری شده در مرحله اولیه دریافت خواهند کرد. بنابراین، اساساً، ارزش‌گذاری استارتاپ می‌تواند یک معامله‌کننده یا شکست‌دهنده واقعی باشد.

 

عوامل ارزش گذاری برای استارت آپ ها در مرحله اولیه

کشش از عوامل اصلی است که بر ارزش گذاری مرحله بذر تأثیر می گذارد. کشش نشان می‌دهد که یک استارتاپ در حال رشد است. به زبان ساده، کشش نشان دهنده توسعه و رشد است، به همین دلیل است که مهمترین جنبه‌ای است که سرمایه گذاران را متقاعد می کند که پول در یک شرکت سرمایه گذاری کنند.

ارزش گذاری استارتاپ به ارزشی است که استارتاپ بسته به عوامل مختلف در بازار می ارزد. ارزش گذاری استارتاپ شما فرآیندی است که هر کارآفرین باید هر زمان که در حال جمع آوری پول است یا حتی زمانی که به دنبال یک هم بنیانگذار فنی یا یک هم موسس کسب و کار است انجام دهد.

ارزش گذاری منصفانه از استارتاپ خود بسیار مهم است زیرا اگر ارزش کسب و کار خود را بیش از حد ارزیابی کنید، هیچ سرمایه گذار/شریکی حاضر به سرمایه گذاری نخواهد بود. از سوی دیگر، کم‌ارزش‌کردن استارتاپتان به این معناست که شما در ازای مقادیر کمتری از ارزش سهام خود صرف نظر می‌کنید یا آنچه را که تاکنون ساخته‌اید، کم ارزش می‌دانید.

تخمین ارزش استارتاپ عمدتاً به مرحله ای که استارتاپ در آن قرار دارد و اینکه آیا طرف دیگری در آن سرمایه گذاری کرده است بستگی دارد. معمولاً هر زمان که یک استارتاپ به نقطه عطفی دست یافته باشد، ارزش گذاری آن متفاوت خواهد بود.

چالش‌های اصلی کارآفرینان در ارزش‌گذاری استارتاپ‌هایشان

  • در مرحله اولیه بودن

هیچ راه آسانی برای ارزش‌گذاری عینی یک استارتاپ در مراحل اولیه وجود ندارد. استارتاپی که تاکنون درآمدزایی نداشته یا کشش مشخصی نداشته باشد را نمی‌توان ارزش قائل شد. به همین دلیل است که اگر به سراغ دو متخصص بروید، هر کدام تخمین متفاوتی به شما می‌دهند.

  • ناتوانی در ارزش‌گذاری عینی استارتاپ

کارآفرینانی که زمان و انرژی زیادی در استارتاپ خود سرمایه‌گذاری کرده‌اند، در ارزش گذاری استارتاپ خود مغرضانه هستند.

چگونه می‌توان به کارآفرینان در ارزش‌گذاری استارتاپ‌هایشان کمک کند

در مرحله برنامه‌ریزی، ارزش استارتاپ را بر اساس استارتاپ‌هایی که اخیراً  در  حیطه مشترک فعال بودند، تعیین می‌شود. همچنین سعی خواهد شد بر اساس پیش‌بینی‌های مختلف ارزش گذاری چندگانه برای استارتاپ صورت گیرد و یک ارزیابی محافظه کارانه پیشنهاد شود.

همچنین داده‌های دیگر استارت‌آپ‌های موجود در بازار و ویژگی‌های خود استارتاپ مطالعه شود تا درآمد و جریان نقدی پیش‌بینی شود.

عواملی که هنگام محاسبه ارزش پیش درآمد یک استارتاپ باید در نظر گرفته شوند:

    • ریسک های مدیریتی
    • مرحله راه اندازی
    • ریسک تولید
    • خطرات قانونی
    • ریسک رقابت در بازار
    • مشکلات فنی ممکن است با آن روبرو شوید
    • منحصر به فرد بودن ایده کسب و کار
    • نمونه اولیه و کیفیت محصول
    • بازار آدرس پذیر

عواملی که هنگام محاسبه ارزش پس از درآمد یک استارتاپ باید در نظر گرفت:

  • درآمدزایی
  • کاربران فعال
  • پیش بینی های مالی
  • جریان نقدی
  • امکان رشد بالقوه / ورود به بازارهای جدید

روش‌های متداول برکس، فرست شیکاگو، بنچ مارک،روش جریان نقدی، روش سرمایه‌گذاری خطرپذیر، ارزیابی کارت امتیازی و … با تمام مزیت‌هایی که دارند، برای رسیدن به یک ارزش‌گذاری دقیق‌تر و کاربردی نیازمند نگاه ترکیبی خبرگانی هستند که بتواند ارزیابی مناسبی از وضعیت استارتاپ را پایه قرار داده و اعداد طلایی را به تصویر بکشد و  به کارآفرینان و سرمایه گذاران، و همچنین مشاوران نوپا یا ارائه دهندگان خدمات، این فرصت را ارائه می دهد که شرکت نوپا را با آن ارزش واقعی و افق‌های معطوف ببینند.