سعیده قرشی، معمار/شهرپژوه/استراتژیست نوآوری

قشر مولد واژه ترجمه شده از مفهومcreative class  است. این قشر، نیروی انسانی یک جامعه تلقی می‌شود که با ویژگی‌های خاص خود ایده‌های جدید، فناوری نوین و محتوای نوآورانه جهان امروز را ایجاد می‌کنند.آنها تحصیل کرده‌های دانشمند، معمار، مهندس، هنرمند و نویسنده را شامل می‌شود. به واقع این گروه از افراد جامعه نیروی محرکه طرح این پرسش هستند که چرا تا کنون به این طریق زیسته‌ایم و این پرسش تمام جنبه‌های فردی، اجتماعی، آموزشی، اقتصادی، تکنولوژیکی، زیست محیطی و سایر جنبه‌های احتمالی یک جامعه را در بر می‌گیرد. پرسش طرح شده می‌تواند نقطه عطفی برای رهایی از ساختارهای محدودکننده و راکد در جنبه‌های مختلف (اجتماعی، آموزشی، اقتصادی، تکنولوزیکی، زیست محیطی و سایر جنبه‌های احتمالی) یک جامعه درنظر گرفته شود و بسترساز گسترش ایده‌های خلاقانه‌ای باشد که در رشد یک جامعه بسیار موثر واقع شود. در میان سرمایه های بالقوه و بالفعل هر جامعه این قشر به عنوان یک سرمایه غنی انسانی، از ویژگی‌های خاصی برخوردارند، که نیازمند شناسایی و حمایت‌اند. در این ارتباط نظریه‌پردازانی همچون ریچارد فلوریدا و چارلز لاندری به پژوهش پرداخته‌اند. اجماعی از این نظریات بیان می‌دارد که قشر مولد با وجود تفاوت‌های فردی‌شان وجوه اشتراک قابل توجهی دارند و می‌توانند با فعالیت خود در توسعه سرزمین‌ها نقشی تعیین‌کننده داشته باشند.

در چند دهه اخیر چرخه تولید، کار، اقتصاد، فروش و هر آنچه به ذهن می‌رسد به صورت بنیادینی تغییر کرده است. می‌توان به جای واکنش در مقابل تحولاتی که روی می‌دهد آنها را به خدمت گرفت. اهمیت نیروی انسانی به عنوان نیروی متفکر در یک جامعه که می‌تواند تولید فکر برای بهینه‌سازی این دگرگونی‌های بعضا تحمیل شونده باشد، روز به روز فزونی می‌یابد. این اهمیت از این‌رو قابل سرمایه‌گذاری است که در میان دیگر سرمایه‌های یک منطقه می‌تواند جایگزین مناسبی باشد. چنانچه در گذر سالیان دیده شده است که کشورهای بسیاری با اندک سرمایه‌های سرزمینی و با تکیه بر سرمایه‌های انسانی خود توانسته‌اند جایگاه جامعه خود را در چرخه تولید دگرگون سازند. به واقع قشر مولد به عنوان هسته تولید کننده ایده‌های نوآورانه در رشته‌ها و موضوعات تاثیرگذار در یک جامعه، تسهیل‌کننده توسعه پایدار، رشد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و انسانی به صورت متعادل،  تلقی می‌شوند. نقش نيروي انساني در فرايند توسعه پايدار، نقشي مهم و بي‌بديل است، زیرا زمینه‌ساز و در عین حال مرکز سه جنبه اصلی آن به عنوان مصرف‌کننده و تولیدکننده همزمان است. از اینروی آينده توسعه هر ملتي را نيروي انساني آن تعيين مي‌کند. سهم نيروي انساني در ثروت کشورها، در ژاپن 80، آلمان و اسپانيا 78 و ترکيه 72درصد است.

در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 میلادی به موازات پیشرفت‌های بدیع تکنولوژیک و افزایش نیاز به نیروی کار ماهر برای راه‌اندازی صنایع نوظهور در آمریکا، اهمیت سرمایه انسانی روز به روز بیشتر می‌شد. حتی برخی از پژوهش‌گران مانند «کلودیو گولدین» قرن بیستم را  قرن سرمایه انسانی می‌دانند. در این عصر به‌ منابع‌ انساني‌ به‌ عنوان‌ عنصري‌ هوشمند توجه‌ شده‌ است‌ که‌ با مهارت‌ و خلاقيت‌ خود نقش‌ اساسي‌ در سيستم‌ توسعه ايفا مي‌کند. ‌نيروي‌ انساني‌ کارآمد در يک‌ کشور جزو سرمايه‌هاي‌ ارزشمند آن کشور به‌شمار مي‌آيد و اساسا “سرمايه دانش” از “سرمايه توليد” بسيار مهم‌تر است.

این در حالی است که برای یک کشور، سرمایه انسانی یک دارایی مستقیما قابل تبدیل به پول نیست. حمایت و به کار بستن این سرمایه در جهتی که بتواند در چرخه بهره‌وری قرار گیرد اهمیت دارد. کشورها در فرایند توسعه یافتگی از سرمايه‌ انساني، بيش از سرمايه فيزيکي بهره‌ می‌برند، زیرا سرمایه انسانی تعیین کننده چگونگی بهره وری از سرمایه‌های فیزیکی، به صورت بهینه است. بر اساس آمار، سرمايه انساني، نقش اول ثروت‌‌آفريني در کشورهاي توسعه يافته را با 67 درصد به خود اختصاص داده‌است، در حالي که سهم منابع طبيعي و فيزيکي صرفاً 33 درصد است. اين‌ سرمايه انسانی‌ است‌ که‌ مي‌تواند به‌ عنوان‌ پشتوانه‌ حرکت‌هاي‌ بزرگ‌ اجتماعي – اقتصادی و توسعه‌ای‌ قرن‌ بيست‌ و يکم‌ قرار گيرد. بدین ترتیب مطالعه در ارتباط با قشر مولد، به عنوان ارزشمندترین سرمایه انسانی یک جامعه، برای هر فرد یا جامعه‌ای که به آینده  اهمیت می‌دهد، ضروری است.

چنانچه طبق نظر فلوریدا در آینده نزدیک، قشر مولد، نقش بسیار پر رنگ و تعیین کننده‌ای را در تعیین چگونگی سازماندهی شغل‌ها خواهد داشت و تعیین می‌کنند کدام شغل، منطقه و شهر رشد کند. “ظهور نظریه طبقه خلاق و شهر خلاق/ نوآور، موجب اهمیت یافتن روزافزون اقتصاد و فرهنگ در پژوهش‌ها و تحقیقات علوم شهری به ویژه تحقیقات اقتصاددانان شهری شده است؛ به گونه‌ای که در اقتصاد دانش‌‌بنیان قرن بیست‌ویکم، خلاقیت و نوآوری نقشی بسیار مهم در افزایش توان رقابتی شهرها دارد.”  این نظریه به ظهور عصر خلاق در شکل یک انقلاب اجتماعی مهارنشدنی اشاره دارد و بر این باور است که جذب افراد خلاق موجب قدرتمندشدن شهر‌ها و بالندگی اقتصادی آن‌ها می‌شود. نظریه‌های قشر مولد و اثر بخشی بر سطح جامعه بر این مبنا بر خلاف جدید بودن‌شان، به ‌سرعت در میان دانشمندان، جغرافی‌دانان و پژوهشگران شهری مورد پذیرش قرار گرفته است. هر چند که نقدهایی در این ارتباط ذکر شده است.

در حالی که ایران در روند توسعه یافتگی و همگام شدن با مدرنیته گام بر می‌دارد و نیازمند بهره‌مندی هر چه بیشتر از سرمایه‌های سرزمینی شامل سرمایه‌های فیزیکی و انسانی است، از چند معضل اساسی رنج می‌برد. حجم وسیع مهاجرت نیروی انسانی تحصیل کرده از ایران به کشورهای توسعه یافته منطبق با آمار در 10 سال اخیر سالانه بین 150 تا 180 هزارنفراست ، که خود یک معضل است و معضلاتی را در نتیجه دارد، گسترش این امر در سال‌های اخیر بر کاهش و پراکندگی قشر مولد در جامعه، شناخته شده نبودن آنها، عدم سازماندهی آنها و در نهایت فردیت آنها در مقابل تشکیل گروه‌های مولد قوی به عنوان سرمایه‌های انسانی یک کشور، دامن زده است. این در وضعیتی است که با وجود آمار رو به رشد افراد تحصیل کرده در کشور، وضعیت اشتغال، آموزش، تولید و توسعه در وضعیت مناسبی قرار ندارد و ماحصل حائز اهمیتی را به جامعه ارائه نمی‌دهد. بدین ترتیب فاصله کشور ما در حوزه‌های نامبرده با استانداردهای جهانی قابل توجه و قابل تامل است. افتراغ در قشر مولد به عنوان سرمایه انسانی مولفه‌ایست که بر تمامی این نتایج اثر گذار است. از اینرو معضل کنونی کشور ما، عدم توجه و حمایت سیستمی از قشر مولد جامعه و به تبع آن کمبود استفاده از ایده‌های نوآورانه آنها است. این امر موجب به مهاجرت نیروهای غنی انسانی کشور شده و می‌تواند کشور را با مشکلات جدی روبرو نماید.

به نظر می‌رسد پارک‌های علم و فناوری، مراکز رشد و شتاب‌دهنده‌ها در این راستا شکل گرفته‌اند. هر چند موارد زیر نیازمند بازنگری جدی در راستای رسیدن به چشم‌انداز مورد نظر است:

  • متمرکزسازی محل زیستن قشر مولد، به این صورت که مناطقی از شهر به عنوان مناطقی که قشر مولد در آنجا زندگی می‌کنند برندسازی شوند.
  • مناطق مورد نظر محل کار، زندگی، آموزش، گذران اوقات فراغت و سایر جنبه‌های زندگی قشر مولد را پوشش دهند و منطبق با نیازهای این قشر، پاسخگوی تنوع آنها و تسهیل کننده فعالیت‌های آنها، طراحی شوند.
  • طراحی تایپولوژی‌های کار – مسکن در مقیاس معماری و ورود عملکردهای شهری به مناطق اختصاص یافته به قشر مولد در مقیاس شهری، صورت گیرد. بر مبنای گام‌های ذکر شده نظامی برای بهسازی مناطق هدف نیز نتیجه شود.
  • از جنبه اقتصادی، اجتماعی، پژوهشی تسهیل‌سازی رابطه قشر مولد با مدیریت شهری، بازار مصرف خدمات و محصولات، صورت گیرد.
  • تسهیل‌سازی رابطه قشر مولد با مردم از طریق تعریف مجموعه‌ای از رویدادها و رابط‌های فیزیکی یا دیجیتالی، صورت پذیرد.
  • تعریف مدل‌های اقتصادی برای کسب و کارهای قشر مولد، صورت پذیرد.
  • بر مبنای مدل‌های اقتصادی موجود بدین منظور در سراسر جهان، در ایران از آن خودسازی شود. این کار با هدف افزایش کارایی مدل‌ها صورت می‌پذیرد.
  • فراهم‌آوری خدمات شهری مناسب در مناطق ذکر شده، به منظور تسهیل زندگی و افزایش ارتباط اجتماعی بین قشر مولد در رشته‌های متفاوت و یا بین قشر مولد و سایر مردم، صورت پذیرد.
  • احداث فضاهای آموزشی، درمانی، خدماتی مناسب با هدف بازبینی یک بخشی از شهر به لحاظ فیزیکی که مکان زیست و بروز قشر مولد را فراهم آورد.
  • امکان اثرگذاری قشر مولد بر مدیریت شهری، بازار، خدمات و سایر جنبه‌های احتمالی، صورت پذیرد.
  • تسهیل در ایجاد رابطه‌ای جند جانبه در چهارگوش مردم، بازار، قشر مولد و مدیریت شهری، صورت پذیرد.
  • فراهم آوری و تسهیل رابطه بین قشر مولد با دولت و فراهم آوری ارتباط در عرصه‌های بین المللی، به منظور انتقال اطلاعات و امکان حضور فراملی، صورت پذیرد.

دستاورد های احتمالی موارد ذکر شده به قرار زیر خواهد بود:

  1. رشد اقتصادی پایدار:

اکوسیستم خلاق با هدف توسعه عملی و فنی کشور و رشد اقتصادی پایدار برنامه‌ریزی می‌شود. تغییر مسیر از تولید به سمت آفرینش و اقتصاد دانش‌بنیان، نوآوری و به دنبال آن پایداری اقتصادی را به همراه دارد. جذب و حفظ متحصصان و استعدادهای برتر، منابع شهری را در راستای منافع طولانی مدت به شکل بهینه‌تری به کار می بندد. در دوره معاصر تعریف اقتصاد پایدار از سه جنبه به شرح زیر قابل بررسی است:

  1. حیطه عملکردی: کاهش تاثیرات منفی محیطی و پسماند فعالیت‌ها
  2. حیطه راهبردی: از کاهش هزینه تا نوآوری و کارآفرینی
  3. حیطه تاثیرات: در برگیرنده تمامی مراحل تصمیم گیری

در اکوسیستم خلاق علاوه بر توجه به تاثیرات زیست‌محیطی و اجتماعی طرح، ایجاد سامانه و اکوسیستمی جهت رشد پایدار اقتصادی و بهره‌مندی از نیروهای متخصص درونی مورد نظر است. حضور متمرکز نیروهای متخصص با تنوع فرهنگی و تخصص‌های متفاوت موجب افزایش خلاقیت و انگیزه در بین جامعه و جذب صنایع پیشرفته برای دسترسی به این سرمایه انسانی می‌شود.

  1. رشد قشر مولد:

اکوسیستم خلاق با مخاطب قرار دادن قشرمولد، ایجاد کننده بستری جهت جذب نیروهای متخصص و خلاق می‌گردد و بر مبنای فضای تسهیل کننده بروز، رشد و فعالیت آنها را تسریع می‌کند. برخوردهای بینارشته‌ای و آموش و یادگیری، رشد یافتن و رشد دادن هم زمان بر فرصت‌های رشد، بروز و پرورش قشر مولد برای حال و آینده می‌افزاید.

  1. فرهنگ سازی قشر مولد:

اقتصاد مبتنی بر دانش و نوآوری بستر فرهنگی و اجتماعی خاصی را می‌طلبد و به مرور زمان ایجاد می‌کند. حضور قشر مولد سبک زندگی پویا و انعطاف پذیر ایجاد می‌کند. کم شدن سلسله مراتب‌های سازمانی، فرصت‌های شغلی متنوع، امکان تولید ایده‌های نوآورانه برای چالش‌های کشور، تاکید بر فعالیت‌های گروهی در نهایت جامعه‌ای باز و چند فرهنگی را موجب می‌شود.

  1. زیست بوم مولد:

خلاقیت فرآیندی است که علاوه بر قشر مولد و نیروی انسانی نخبه و بستر فرهنگی اجتماعی نوآور، به زیست‌بوم مناسبی جهت پیدایش و رشد نیاز دارد. زیست بوم قشر مولد مبتنی بر ایجاد محیط تحقیق و توسعه‌ای دعوت کننده و پیوند دهنده فعالیت‌های نظری و عملی شکل می‌گیرد. این امر شامل ایجاد شبکه و قطبی واقعی و مجازی برای کارآفرینان، سامانه‌ای اقتصادی در حمایت از آنها، فرهنگی دربرگیرنده، غیررسمی و آزاد و محیطی با زیرساختارهای مناسب است. چنین فضایی با خلق زیرساختار، برنامه‌ریزی فضایی، جانمایی عملکردها و ایجاد بستر مناسب جهت تقویت فعالیت‌های فرهنگی و تعاملات سازنده حرفه‌ای – اجتماعی پیدایش چنین زیست بومی را محقق می سازد.

  1. فضای بستر ساز نوآوری:

اکوسیستم خلاق با افزایش تنوع در حیطه محدود، همپوشانی عملکردها، سهولت در فعالیت‌ها، دسترسی سریع و آسان و در نهایت آفرینش هویت مکانی شناخته شده، بستری برای فرایند نوآوری فراهم می‌نماید.

چارلز لاندری در پژوهش‌هایش شهر خلاق را که فضایی برای رشد و زندگی قشر مولد نیز تعریف می‌کند، واجد خصوصیات زیر می‌داند :

  • شهر خلاق به ترکیبی از زیرساخت‌های نرم و سخت احتیاج دارد
  • شهر خلاق تقویت کننده ارتباطات بین مردم است
  • شهر خلاق از سطح بالایی از امکانات و کیفیات برخوردار است،
  • شهر خلاق حامی فضای سوم است. فضای اول خانه، فضای دوم محیط کار و فضای سوم جائیست که مردم می‌توانند در آنجا با هم باشند
  • شهر خلاق به لحاظ تکنولوژی پیشرفته است
  • شهر خلاق، حالت متعادلی بین جهانی شدن و حفظ ارزش‌های محلی می‌باشد
  • شهر خلاق هم به متفکران و خلاقان پویا و هم به اجراکنندگان ایده‌ها نیاز دارد
  • شهر خلاق به زیر ساخت‌های هوشمند فرمال و غیر فرمال در سطح وسیع نیاز دارد
  • شهر خلاق شهری باز می­باشد که فضاهای مربوط به افراد و مردم غیر معمولی نیز امکان وجود و فعالیت دارند
  • در شهر خلاق پیوندهای قوی ارتباطی در خود شهر و بین شهر و جهان خارج تاسیس شده که این امر خود به توسعه فرهنگ کارگشایی و تاسیس و راه اندازی کمپانی‌ها کمک می‌نماید.