سعیده قرشی، معمار/شهرپژوه/استراتژیست نوآوری

هر سازمانی که بخواهد در محیط تجاری -که این روزها بسیار سریع و متغیر است- پیشرفت کند، نمی‌تواند نوآوری را نادیده بگیرد؛ با این حال، ایده‌های جدید غول چراغ جادو نیستند که آرزو کنید تا برآورده شوند. صرفاً ابداع چیزی جدید برای حفظ رقابت شما کافی نیست. اگر نتوانید این ایده را به بازار معرفی کنید و محصول را در اختیار کاربران مناسب قرار دهید، کسب‌و‌کار شما از این نوآوری سود نخواهد برد.  ابتکارات موفق از اصول اثبات شده مدیریت نوآوری پیروی می‌کنند و توسط یک چارچوب مدیریت نوآوری موثر هدایت می‌شوند.

نوآوری چیست؟

باید بدانیم كه تعاریف مختلفی برای نوآوری وجود دارد، متداول‌ترین آن بین پنج نوع مختلف نوآوری تمایز قائل می‌شود: محصولات جدید، روش‌های جدید تولید، منابع جدید تأمین، اکتشاف بازار جدید و البته روش‌های جدید برای سازماندهی تجارت. هر نظریه و تعریف دیگری از نوآوری لازم است این پیچیدگی‌های پنج گانه را در آغوش بگیرد. واقعیت این است که هر نوآوری (صرف نظر از اینکه آیا محصول، فرایند، بازاریابی، روش تجاری، بازار، و غیره باشد) یک نتیجه لزوما قابل مشاهده و پردازش است.

ظاهرا این روزها دغدغه همه نوآوری است، چه کشورهای توسعه یافته چه کشورهای در حال توسعه و چه کمتر توسعه یافته. انجمن های مهمی مانند کمیسیون آفریقا و پروژه هزاره سازمان ملل بر نقش نوآوری – سرمایه گذاری در ایجاد و استفاده از دانش جدید – به عنوان پایه‌ای برای تحول اقتصادی تأکید دارند. بی‌راه نگفته‌ایم اگر نوآوری را بزرگترین چالش عصر حاضر بدانیم چالشی که هیچ کس حتی عقلش به کرانه‌های آن نمی‌رسد. جالب اینجاست بیشتر تلاش‌ها بر درک این روند در کشورهای صنعتی پیش‌رو متمرکز شده و نه در کشورهای در حال توسعه. درک و تحلیل فرایند نوآوری در چارچوب کشورهای در حال توسعه اصلی ترین محور تحلیل است که برای ما هم مفید و موثر خواهد بود.

بیشتر نوآوری‌ها شکست می‌خورند و شرکت‌هایی هم که نوآوری نمی‌کنند، می‌میرند؛ غم‌انگیز است … بله می‌دانم اما با این حساب فرایند نوآوری است که اهمیت دارد. در دنیای امروز که ویژگی نامتغیر غالب آن تغییر است، مدیریت نوآوری برای تمام شرکت‌ها (صرف نظر از اندازه‌شان و صنعتی که در آن فعالیت می‌کنند) کلیدی است. نوآوری برای تداوم و پیشبرد کسب و کار موجود شرکت‌ها کلیدی و برای رشد کسب‌وکارهای نوپا یا به عبارتی استارتاپ‌ها ]به تعریف یکی از بزرگان این حوزه شرکت یا سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار قابل تکرار و مقیاس پذیر شکل گرفته باشد[کلیدی‌تر است. روشن است که فرایند مدیریت نوآوری نیز بسیار دشوار است. چالش نوآوری موضوع تازه‌ای نیست. شرکت‌ها همواره ناگزیر بوده‌اند برای بقا و رشد خود به تغییر آنچه به بازار عرضه می‌کنند و تغییر در روش خلق و عرضه آن بیاندیشند. با این همه نوآوری هر روز بیش از پیش به عنوان ابزاری قدرتمند برای تضمین بقا و رشد و نیز راهکاری مطمئن برای دفاع از موقعیت رقابتی شناخته می‌شود، رشد می‌کند و افق می‌سازد. برای ادامه دادن این بحث لازم است به صورت گذرا چهار نوع از نوآوری را تعریف کنیم:

نوآوری افزایشی یا تدریجی: بیشتر نوآوری‌ها پیشرفت‌های تدریجی و مداوم در مفاهیم، محصولات یا خدمات موجود در بازار موجود است. نوآوری های افزایشی بهتر از نسخه قبلی محصول یا خدمات است و معمولا تغییرات جزئی در فرمولاسیون محصول موجود یا روش ارائه خدمات دارد و موارد موجود را بهبود می‌بخشد.

نوآوری مخرب : نوآوری اخلال گر نظریه‌ای است که به مفهوم، محصول یا خدمتی اشاره دارد که یا با ورود به یک بازار موجود یا با ایجاد یک بازار کاملاً جدید، یک شبکه ارزش جدید ایجاد می‌کند. در آغاز، نوآوری‌های مخرب وقتی با معیارهای اندازه‌گیری سنتی اندازه‌گیری می‌شدند، عملکرد کمتری دارند اما جنبه‌های مختلفی دارند که توسط بخش کوچکی از بازار ارزیابی می‌شوند. این نوع نوآوری‌ها اغلب قادر به تبدیل غیر مشتری به مشتری هستند.

نوآوری پایدار: نوآوری پایدار نقطه مقابل نوآوری اخلال گر است زیرا در بازار فعلی وجود دارد و به جای ایجاد شبکه‌های با ارزش جدید، با ارضای نیازهای مشتری، شبکه‌های موجود را بهبود و رشد می‌دهد. در مواردی مانند نوآوری‌های تدریجی، عملکرد محصول نوآوری پایدار با هر بار تکرار، اندکی بهتر شده و نقص را کاهش می‌دهد.

نوآوری تندرو: این نوع نوآوری ویژگی‌های مشابه نوآوری اخلال گرانه دارد اما متفاوت است به گونه‌ای که همزمان از فناوری انقلابی و مدل تجاری جدیدی استفاده می‌کند. نوآوری انقلابی مشکلات جهانی را حل می‌کند و نیازها را به روش‌های کاملاً جدیدی از آنچه که ما عادت کرده‌ایم برطرف می‌کند و حتی راه‌حل‌هایی برای نیازها و مشکلاتی که نمی‌دانستیم داریم، فراهم می‌کند و این باعث تغییر شکل کامل بازار یا حتی کل اقتصاد می‌شود.

مدیریت نوآوری چیست؟

مدیریت نوآوری راهنمایی در مورد پروسه طراحی و تولید چیز جدیدی مانند محصول یا فرآیند و همچنین عرضه محصول به بازار یا معرفی فرایند در شرکت ارائه می‌دهد. فرایند ذکر شده به مدیریت همه فعالیت‌های درگیر در فرایند نوآوری، از جمله ایده‌پردازی، اولویت‌بندی و توسعه ایده‌های جدید و همچنین معرفی محصول یا فرآیند جدید به کاربران مورد نظر اشاره دارد. علاوه بر توسعه ایده‌ها یا محصولات جدید، مدیریت نوآوری اغلب شامل مدیریت تغییر در توسعه محصول، فرآیندهای تجاری و ساختار سازمانی برای حمایت از اجرای یک ایده جدید است.

چرا مدیریت نوآوری مهم است؟

در دنیای کسب‌وکار، برای مفید بودن یک ایده نوآورانه، باید بدون هزینه زیاد قابل تکرار باشد و نیاز خاصی را برطرف کند. نوآوری با ارائه چیزی اصلی به دست می‌آید و اغلب به نظر می‌رسد که کارآیی را ایجاد می‌کند و منجر به ایده‌ای می‌شود که به طور قابل توجهی بر جامعه عمومی تأثیر می‌گذارد. بگذارید اینطور بگوییم که نوآوری لزوماً گوگل یا مایکروسافت بعدی نخواهد بود و روابط عمومی گسترده‌ای پشت سر آن قرار دارد. مدیریت نوآوری به هر کسب‌وکاری کمک می‌کند تا دیدگاه‌های جدید و خلاقانه‌ای برای پاسخگویی به فرصت‌های داخلی و خارجی به شیوه‌ای چابک ارائه دهند. داشتن یک ساختار تعریف شده، نوآوری را به عنوان یک استثنا تبدیل به یک هنجار می‌کند تا به شما در حفظ ارتباط و پیشرو شدن در صنعت خود کمک کند. پیاده‌سازی فرآیند مدیریت نوآوری می‌تواند به سازمان شما کمک کند:

  • یک رویکرد مشتری محور برای توسعه محصول و فرآیند اتخاذ کنید تا بتوانید با روندهای رایج مصرف کننده و تقاضای بازار آشنا شوید.
  • نام تجاری خود را به عنوان یک رهبر بازار برای جذب مشتریان بیشتر و جلوتر از رقبا قرار دهید .
  • مشکلات و چالش‌های مکرر تجاری را با راه‌حل‌های خلاقانه که ممکن است در گذشته امکان‌پذیر نبود حل کنید.
  • افزایش بهره‌وری و مقرون به صرفه بودن با معرفی فرایندهای جدیدی که با فناوری‌های جدید یا رویکردهای مدیریتی فعال شده‌اند.
  • بهبود روحیه کارکنان، ایجاد هیجان و تشویق پیشرفت در عملیات و روند تولید روزانه.
  • جذب استعدادهای درجه یک، که تمایل دارند به دنبال کسب‌و‌کارهای نوآورانه برای کار باشند، در حالی که حفظ وفاداری کارکنان را بهبود می‌بخشد.

مراحل کلیدی در ایجاد یک چارچوب مدیریت نوآوری

یک چارچوب نوآوری به شما کمک می‌کند تا از خلاقیت کارکنان استفاده کرده و آن را به واقعیت تبدیل کنید؛ درواقع یک چارچوب مدیریت نوآوری، نوآوری را در بین کارکنان در تمام سطوح و در کل سازمان تسهیل می‌کند. در ادامه این بحث مراحل کلیدی که هنگام طراحی چنین سیستمی باید رعایت شود آورده شده است:

  • ایجاد یک بستر مقیاس‌پذیر که بتواند تبادل ایده و همکاری بین کارکنان را تسهیل کند.
  • جامعه‌ای از قهرمانان نوآوری را انتخاب کنید تا بدین ترتیب تبادل ایده را برای چالش‌های بزرگ که تأثیر قابل توجهی بر تجارت دارند، ترویج دهید.
  • با داشتن قهرمانان نوآوری به طور مداوم تیم‌ها را تبلیغ کنید، بشارت دهید، مربیگری کنید و تیم‌ها را تشویق به نوآوری کنید.
  • پیاده‌سازی یک ابزار مدیریت ایده که کارکنان را در مشارکت در ایده‌پردازی آسان کرده و در عین حال شفافیت را در فرایند نوآوری ایجاد می‌کند.
  • تمرکز بر فعالیت‌های ایده‌پردازی که برای رفع نیازهای جاری در کسب‌وکار.
  • برای بررسی ایده‌ها، یک فرایند دقیق را اجرا کنید.

جنبه کلیدی مدیریت نوآوری

  1. قابلیت‌ها قابلیت‌ها شامل توانایی‌ها، بینش‌ها، دانش و مهارت‌های عملی افراد شاغل در سازمان و همچنین سرمایه اطلاعاتی، دانش ضمن ، منابع مالی و غیره است که برای تبدیل ایده جدید به واقعیت لازم است.
  2. ساختارهاساختار، فرایندها و زیرساخت‌های یک سازمان می‌تواند بر نحوه استفاده از قابلیت‌های آن تأثیر بگذارد. این موارد می‌تواند شامل کانال‌های ارتباطی، زنجیره‌های تصمیم‌گیری و زیرساخت‌هایی باشد که از اجرای سریع ایده‌ها پشتیبانی می‌کند.
  3. فرهنگ: فرهنگطرفدار نوآوری می‌تواند به شما در جذب استعدادهای مناسب جهت ایجاد نوآوری در سازمان شما کمک کند. فرهنگي را ترويج كنيد كه به سرعت، يادگيري و آزمايش اهميت مي‌دهد در حالي كه به كاركنان آزادي تفكر خارج از چارچوب را مي‌دهد.
  4. استراتژی: استراتژی مناسب به شما امکان می‌دهد مرتبط‌ترین ایده‌های نوآورانه را دنبال کنید تا بتوانید منابع خود را به طور موثر به کار بگیرید.

مراحل نوآوری و مدیریت نوآوری

درک و مدیریت 4 مرحله کلیدی در چرخه حیات نوآوری می‌تواند به شما در پرورش منظم ایده‌های جدید و تبدیل آنها به واقعیت کمک کند.

  1. ایدهپردازیبا اختصاص دادن زمان و مکان برای انجام این کار، کارکنان را تشویق کنید تا ایده‌های جدیدی ارائه دهند و منابع خود را بر روی به ثمر رساندن آنها متمرکز کنید.
  2. همکاری دانش خود را در طول فرآیند نوآوری به اشتراک بگذارید تا مطمئن شوید که ایده‌ها همچنان در حال تکامل هستند. همچنین مهم است که همه ذینفعان را در جریان قرار دهید و اقدامات و ارزش‌های کلیدی مرتبط با نوآوری را از ابتدا بیان کنید.
  3. ارزش آفرینیچگونه نوآوری برای مخاطبان و کاربران مورد نظر شما ارزش ایجاد می‌کند؟برای اینکه یک نوآوری به واقعیت تبدیل شود ، باید نحوه ارائه، تجربه و کسب ارزش را تعریف کرده و با آن ارتباط برقرار کنید.
  4. پیاده سازی گر محصول جدیدی را راه‌اندازی می‌کنید، باید تولید، خرید، بازاریابی، فروش و پشتیبانی مشتری را در نظر بگیرید تا بتوانید اطمینان حاصل کنید که ایده اولیه در حال دستیابی به هدف مورد نظر است.