سعیده قرشی، معمار/شهرپژوه
اکثر شرکتهای معماری مشتاق هستند که دانش متمایزی را ایجاد کنند، دانشی که به یک شرکت کمک کند مشتریهای جدید و خاص جلب کند و البته دستمزد بیشتری را دریافت کند. برای ایجاد دانش متمایز که در گامهای بعدی شرکت معماری را به اهداف مورد نظر برساند استراتژیهایی لازم است:
استراتژی تحقیق داشته باشید
تحقیق شامل توسعه دانش یا تخصص در یک زمینه خاص است؛ اما این دانش باید در سراسر شرکت ادغام شود و به همین دلیل منطقی است که یک شرکت معماری تلاشهای تحقیقاتی خود را به گونهای متمرکز کند که با استراتژی تجاری آنها همخوانی داشته باشد ]البته اگر چنین استراتژی وجود داشته باشد[. به عنوان مثال اگر شرکت به دنبال ایجاد یک مزیت رقابتی در تعریف پروژه یا طراحی نما، یا طراحی پایدار یا جنبهای از طراحی شهری باشد، تلاشهای تحقیقاتی آن باید با این موضوع همسو باشد و در یک پروسه تحقیقاتی مدام نه تنها دانش خود را روزآمد کند بلکه شبکهای از متخصصین و کارفرمایان بسازد.
تحقیقات حواس پرت چیست
یک تعادل بین انجام تحقیقات برای بهبود تواناییهای فعلی در مقابل کار بر روی نوآوریهای به ظاهر جدید و بنیادی وجود دارد و این به تعادل رسیدن مهم است، اما گاهی اوقات تحقیقات احتیاج به حواس پرتی دارند این یعنی تحقیقاتی که مربوط به آزمون و خطا است که البته گاهی نتایج فوقالعادهای به بار میآورد. به بیانی سادهتر پژوهش در معماری باید بین دو نقطه متمرکز بودن بر پروژهای خاص و به دنبال ایدههای جدید بودن به حرکت درآید؛ جایی ما بین همگرا بودن و واگرا بودن.
آن دسته از ما که در دنیای واقعی با مشاغل شخصی خود کار و تلاش کردهایم، کاملا درک میکنیم که مجبوریم تحقیق کنیم یا موضعگیری کنیم، اما این تحقیقات پرمخاطره در مورد موضوعات پیشرو و گاهی مغفول مانده است که احتمالاً به شرکتها امکان ایجاد مزیت واقعی در تجارت را میدهد زیرا مسلماً کار واضح و کم خطر، کاری است که بقیه نیز انجام میدهند. پس اگر پژوهش در معماری را حولی نقطه همگرا بودن پی میگیرید در بهترین حالت یک متوسط باقی خواهید ماند!
ایجاد یک شبکه تحقیقاتی
شرکتهای معماری که تحقیقات را در اولویت خود قرار دادهاند، یک اکوسیستم از مربیان، مشاوران و کارشناسان میسازند که میتوانند برای بحث و به آزمون گذاشتن ایدههای جدید با آنها تعامل داشته باشند. تقریباً تمام شرکتهای نوپا دارای مشاورانی هستند که برای حل و رفع مشکلات و مخاطرات تجاری سازی ایده و سپس رشد به آنها مشاوره میدهند. پس چرا معماران چنین مشاورانی ندارند؟ شبکهسازی همیشه در معنای تلاش برای یافتن مشاغل جدید نیست. مشاوران پژوهش برای معماران یا هر عنوان دیگری که برای آنها بگذارید میتوانند به معماران و شرکتهای معماری کمک کنند تا پروژههای جدید تعریف کنند، کارفرمایان احتمالی را بیابند، با موضوعات روز آشنا شوند و روشهای شرکت را کارآمد کنند و در نهایت مزیتی برای شرکت معماری ایجاد کنند که آنها را از همتایان آنها متمایز میکند.
از کارمندان خود برای ایجاد دانش تحقیق استفاده کنید
معضل دیگر معماران این است که چگونه میتوان یک شرکت را برای انجام تحقیقات سازمان داد. باید در نظر داشت یک رویکرد از بالا به پایین به اندازه یک رویکرد مشترک موثر نیست، تمام داستان همین است و این یعنی باید مکانیزمهای پرورش ایده به صورت جمعی در شرکتهای معماری سازمان یابد؛ استفاده از خرد جمعی، تکنیکهای جلسات گروهی و البته وجود نظامی برای سازماندهی نتایج و به آزمون گزاردن ایدهها ضروری است؛ همه و همه میتواند توسط مشاور پژوهش پیگیری شود.
با دانشگاهیان همکاری کنید
دانشگاهیان را وارد اکوسیستم تحقیقاتی شرکت خود کنید. مشاور توسعه ایده و راه اندازی تحقیقات کاربردی داشته باشید و به طور مستمر تیم خود را آموزش دهید. این امور یک شرکت را قادر میسازد که با حضور فعال در بخشی از بحثهای عمومی و سیاسی مداوم، نسبت به رقبای خود برتری کسب کند. برای تقویت تجربه یادگیری در معماری و طراحی، باید آموزش در معنای آموزش یادگیرنده محور وجود داشته باشد، که بخشی از توجه اخیر آموزش معماری نیز است.
ترکیبی از صنعت و دانشگاهیان تشکیل دهید
اگر ترکیبی از صنعت و دانشگاهیان وجود داشته باشد، تجربیات یادگیری بهتری ایجاد میشود. در معماری نیاز به آموزش مبتنی بر تحقیق برای یادگیری بهتر و توسعه متخصصان اختصاصی وجود دارد. علاوه بر تئوری و عمل، نیاز به ترکیب عنصر تحقیق است که میتواند برای القای جهتگیری در معماران امروزی مفید باشد. آموزش معماری با تمام شدن تحصیلات دانشگاهی خاتمه نمییابد؛ معمارها باید خود را در معرض یادگیری مداوم قرار دهند، با مسائل روز آشنا باشند، از سیاستگذاری، دانش روز، مصالح جدید، روشهای ساخت، معضلات اجتماعی و تخصیص بودجه بدانند. در این مقام مشاوران پژوهش و یا تیم پژوهش بسیار میتواند موثر باشد. متاسفانه در معماری گروهی که تحقیق و طراحی را انجام میدهند دو نهاد جداگانه هستند. این روند هرگز بهم پیوسته و موازی نیست. حلقه گمشده برای ادغام این دو موجودیت با یکدیگر نیاز مبرم معماری معاصر است.
پژوهش در معماری از کجا تا کجا
پیش فرض تنظیم شده برای تحقیق در معماری بیشتر اسطورهای است و به عنوان یک تحلیل روشن برای تکامل یک فکر جدید و یک فناوری جدید در نظر گرفته نشده است. ارتباط با روند گذشته و ایجاد آیندهای جدید تنها در صورتی امکان پذیر است که گذشته تجزیه و تحلیل شود و نقشهای مناسبی در آن انجام شود. وقتی در مورد معماری پژوهش میشود آغاز از موضوع معماری و یا ختم شدن به موضوع معماری صحیح نیست، اساسا موضوعات دیگری در شکلدهی معماری و روند معطوف به آن دخیل هستند؛ با این توضیح وقتی از پژوهش در معماری حرف میزنیم از مسیری صحبت میکنیم که نیاز به تبیین دارد و ضروری است که از سایر رشتهها و علوم و جریانات حاکم در جامعه بهره گیرد و در نهایت در نظر داشته باشند شرکت معماری ماهیت کسبوکاری دارد.
عمل تحقیقات معماری شامل یک روند مداوم از درهم آمیختن سیستمهای کاراست. متخصصان معماری غالباً ادعا میکنند که تحقیقات بر زمینه کاری آنها تأثیر نمیگذارد. این برداشت میتواند نتیجه توهماتی باشد که اصطلاح «تحقیق» ایجاد کرده و نیاز به توضیح کافی دارد. تحقیقات اغلب به عنوان یک رویکرد نظری در یافتن پاسخ در نظر گرفته میشود و احتمالاً به دلیل ماهیت سیستماتیک آن. با این حال، این یک مفهوم ساده است که شامل توسعه دانش یا تخصص در یک جهت خاص، با استفاده از یک روش کاملاً مشخص است، طرحی که به شدت مورد حمایت تحقیقات است، در جهتهای خاصی از تخصص کار میکند و از مزیتهای رقابتی بالایی برخوردار است. همچنین به معماران کمک میکند تا تواناییهای خود را به عنوان متخصصان مجهزتر تقویت کنند.
از نظر تئوری، تحقیق میتواند خالص باشد یا کاربردی. تحقیق در معماری ماهیت عملکردی دارد، بنابراین کاربرد دارد و به معماران کمک میکند تا نیازهای جامعه، کارفرمایان و حرفه را بهتر درک کنند، زمینههای پروژه را ارزیابی کرده و عملکرد را ارزیابی کنند.
تحقیقات کاربردی معماری به سادگی کشف و مستند سازی مواد و فناوریها نیست. به عنوان طراحان محیط ساخته شده، معماران مسئولیت ایجاد شرایط زندگی راحت برای کاربران را دارند برای تحقق این اهداف، تحقیقات به بخشی جدایی ناپذیر از فرایند طراحی تبدیل میشود تا آنها کاملاً کاربران خود را درک کرده و برای راحتی، کیفیت زندگی و رضایت آنها طراحی کنند. از طرفی دیگر ماهیت کسبوکاری شرکتهای معماری نیازمند ملزوماتی دانشبنیان است و زمینههای پژوهشی به تعریف پروژههای معماری در سطح وسیع منجر شود. پژوهش در معماری نه تنها یک ضرورت بلکه راهگشای حضور در حرفه است.