هانا میرخضری
پژوهشگر دکتری معماری
در آستانه ورود به هزاره سوم زمان اندک و دانشهایی که میتوانند در خدمت حرفهی طراحی درآیند بسیار است. با این حال از آنجایی که معنای یک محیط حاصل توانشهای آن محیط و نیازهای فردی و جمعی استفادهکنندههای آن است؛ اخیراً بحث بیشتر بر روی فاکتورهایی است که مستقیما بر روی «خلاقیت»، «نوآوری»، «تعامل» و «انسان محور» بودن رفتارها تاثیر دارند. گروهی از پژوهشگران در تلاش برای ایجاد دانشی نو برای ساخت محیطی که بتواند بیش از پیش برای مردم مأنوس باشد، برآمدند، از این رو لایه های جدیدی از دانش مانند «گیمیفیکیشن» را برای ما آشکار و معرفی کرده اند. اما چگونه گیمیفای کردن طراحی و مدیریت معماری و شهری می تواند مشکلات را تاحدی کاهش دهد؟
اهمیت گیمیفیکیشن زمانی آشکار میشود که در فضاهای شهری و در معرض مخاطبان فراگیرتری قرار میگیرد و مرز سنتی بین مخاطب و محیط زندگی را برداشته، آنها را در هم میآمیزد به نحوی که نه تنها نقش افراد جامعه را در جریان طراحی و مدیریت شهری کمرنگ نمیکند بلکه گامی مؤثر در جهت ارتقاء مهارتها و مشارکتهای مدنی به طور جمعی به گونهای که منجر به مشارکتهای پایدار شود، برمیدارد. در واقع به افراد فرصت داده میشود تا از منطقه آسایش خود به آرامی خارج شده، در قالب کار تیمی برای شناخت و حل خلاقانه مسائل وقت و انرژی بگذارند. این امر باعث تقویت ارتباط و نسبت محیط زندگی با فضاهای شهری- که صحنه حیات اجتماعی این مخاطبان به شمار میرود- خواهد شد؛ به نحوی که بر تمامیت معماری اطراف آن غلبه کند و به صورت یک فضای کامل در نظر گرفته شود.
چنین دانشی نقش مهمی در ارتقاء سیاستهای شهری خلاق ایفا میکند و مخاطبانش را به مشارکت و پویایی اجتماعی دعوت میکند و همچنین به بیان مفاهیم اجتماعی–سیاسی و دغدغه های ملموس جامعه میپردازد و مخاطبان را به عنوان بخش جداییناپذیری از جامعه تلقی مینماید تا بتواند بخشی از مشکلات و مسائل اجتماعی را مدیریت کند. بنابراین توسعه بازیسازی برای کسانی که قصد نهادینه کردن خواسته و تقویت توانایی هایشان در شکلگیری و رشد و توسعه شهرها و فضاهای مسکونی خود دارند را فراهم می کند. درواقع بازیسازی در طراحی معماری و شهری عنصری تحلیل کننده و یا برای تحلیل محیط است که برای تشریح کارکردهای اصلی فضاهای معماری و طراحی شهری و یا طراحی آنها به کار گرفته میشود. چنین فرآیندی یک واحد کوچک اجتماعی است که از تلفیق مشارکت مردم در عناصر بازی حاصل میشود تا در طی روند بازی بتواند عملکردهای ضروری محیط زندگی را تجربه کند. به همین دلیل رویکردهایی همانند گیمیفیکیشن در تلاش هستند تا پیامدهای منفی و مخرب دنیای مجاز را به سمت پیامدهای مثبت و کارآمد سوق دهند.
در آینده نزدیک با شتابی بسیار بیشتر از آنچه تا کنون میتوان رصد کرد، با استفاده از رویکرد گیمیفیکیشن سعی خواهد شد در راستای ارائه جوابی متناسب با نیازهای امروزی به ارائه رویکردی جدید و دانش بنیان در زمینه رشد خلاقیت و نوآوری به هنگام رویارویی با مسائل بدساختار محیطی و شهری پرداخته شود؛ که با تاکید بر انسان-محورترین فاکتورهایی که مغز در دوران رشد و تکوین خود با آنها روبهرو بوده است، به شهر هوشمند و محیط و مکان پیرامونی خود از دریچه ای نو، این بار از خلاقانهترین، سرگرم کنندهترین، هیجان انگیزترین و مفرحترین منظر آن اندیشیده شود. از این جهت در دنیایی که تغییرات قابل پیش بینی نیست بجای دنبال کردن روشی صرفا ساختارمند و یکنواخت برای همه، بهتر است از روشی منعطف که در آن هرگام با توجه شرایط خاص انتخاب میشود، استفاده کرد. اکوسیستم و محیطزیست، دسترسی به حملونقل مناسب، زندگی شهری با استانداردهای لازم و دموکراسی از اموری هستند که در مدیریت و طراحی معماری و شهرسازی باید لحاظ شوند. شهرهای آینده باید به سمت هوشمندسازی منعطف و بازیمحور حرکت کنند و به مکانی تبدیل شوند که در آنها تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات با شهرسازی، معماری و حتی با ذهن افراد و شهروندان ترکیب شده است و به صورت خلاقانه و نوآورانه، مشکلات امروز و نسلهای فردا را حل میکند. در این معنا، در یک مجموعه موفق همگام با مردم و افراد جامعه نیاز است تا دولتها نیز در جهت پاسخگویی بهتر به نیازها و معضلات در کنار مردم در این حوزه گام بردارند تا به سهولت خود را با تحولات مستمر و تلاطمهای محیط و اتفاقات جدید تطبیق دهند.