سعیده قرشی، معمار/شهرپژوه
اتخاذ یک ذهنیت استارتاپی (نوپا) میتواند کلید نوآوری و پایداری در دوران پر چالش امروز باشد. سال سختی برای هزاران مشاغل کوچک و متوسط در سراسر دنیا بوده است اما چشم انداز 1400 مثبتتر به نظر میرسد.
نوآوری – یافتن راههایی برای انجام کارها به روشهای متفاوت یا بهتر – میتواند برای کمک به شرکت شما برای دوام و استفاده از فرصتها بسیار مهم باشد. اما چگونه باید پیش رفت؟
استیو باکستر رئیس کارآفرین سابق کوئینزلند و قاضی تانک کوسه بنیانگذار TEN13 است، پلتفرمی که سرمایهگذاران را با مشاغل جدید و ابتکاری پیوند میدهد. از نظر وی، پذیرفتن برخی از تفکرات استارتاپها میتواند راهی برای کمک به هر تجارت مستقر، در تقویت موقعیت، پیشنهاد و رویکرد خود باشد.
در این نوشتار از توصیههای او برای کمک به شما در ابتکار و بهبود عملیات خود، همانطور که برای سال 1400 آماده میشوید، کمک گرفتهایم.
غریزه همیشه جواب نمیدهد
به طور معمول، شرکتهای نوپا وسواس در جمع آوری دادهها دارند، این امر به آنها کمک میکند تا بازار را بخوانند، روند مشتری را شناسایی کنند و موقعیت شغلی خود را برای سرمایه گذاری به جای اینکه آنها را نادیده بگیرند و غافلگیر شوند، در الویت قرار دهند. بخشی از این فرآیند شامل اندازه گیری و نظارت بر تعداد زیادی از آمار و فعالیتها، از متوسط هزینه جذب مشتری تا رسیدن و بازگشت تبلیغات در شبکههای اجتماعی است.
باكستر خاطرنشان میكند: “همه چیز، از حسابداری و سیستم فروش شما تا رسانههای اجتماعی و برنامههای وفاداری مشتری، منبع بالقوه اطلاعاتی است.” “این روزها، بسیاری از ابزارهای نرم افزاری وجود دارد که به شما امکان میدهد چه چیزهایی مفید است و چه چیزهایی را ردیابی کنید و درک کنید و استارتاپها به این نوع دورسنجی غیرت دارند.”
باكستر معتقد است: “دانستن اینکه چقدر مشتری دارید، از کجا ترافیک میآید، چگونه شما را پیدا میکنند و چرا از محصول شما استفاده میکنند، ارزشمند است. این به شما امکان میدهد خواستهها و نیازهای مشتریان را تعیین کنید – و سپس نوآوری در یافتن روشی واقعا جالب برای ارائه آن ایجاد میشود.
جهت دیگری را بپذیرید
ایجاد یک تغییر ناگهانی و قابل توجه در پیشنهاد خود یا نحوه ارائه آن، میتواند پیشنهادی عجیب برای صاحبان مشاغل سنتی باشد. اما برای کسانی که در دنیای استارتاپ هستند، “چرخش” یک مفهوم مشهور بود مدتها قبل از آنکه دنیای بعد از کووید-19 این الزام را به جان هر کسب و کاری بنشاند. استارتاپها عموماً زیرک و هوشیار هستند و در صورت حرکت بازار به سمت جدید، مایلند چراغ آن را روشن کنند. باكستر میگوید: “شما باید به مشتری واکنش نشان دهید و در این روند نه تنها باعث شرمندگی نیست بلکه باید مهندسی مجدد شرکت خود را انجام دهید.”
می توانید روی اعداد حساب کنید
اگر نمیدانید شرکت شما در چه وضعیت اقتصادی قرار دارد، تطبیق مدل کسب و کار یا روش کار شما چالش برانگیز است. باید در هر لحظه سود ، ضرر ، فروش ، حاشیه و جریان وجوه نقد را بدانید در غیر این صورت نمی توان فهمید که آیا تغییر مسیر منطقی است و یا ادامه کار مثل قبل منطقیتر است.
مثل یک استارتاپ فکر کنید
تاکنون، احتمالاً شنیدهاید که فرهنگ استارتاپ با محل کار سنتی متفاوت است. چه از نظر “انعطافپذیری” توصیف شود و چه از نظر امکانات رفاهی بیشتری مانند میان وعدههای رایگان و یوگای اداری و فرهنگ راه اندازی کسب و کار که در بین جوانان بسیار محبوب است. همه چیز در مورد استارتاپها کامل نیست، اما مثبت بودن و تمرکز آنها بر رضایت کارکنان بسیار مفید است. حتی اگر در یک دفتر سنتی کار میکنید، میتوانید بهترین جنبههای یک ذهنیت نوپا را در برنامه روزانه تیم خود بگنجانید. این دیگر فرهنگ راه اندازی در برابر فرهنگ سازمانی نیست – هنوز هم می توان کار را سرگرم کننده و جذاب کرد، حتی در بعیدترین حالتها.
روی اهداف و مثبت بودن تمرکز کنید
فرهنگ شرکتها غالباً کسل کننده و بیهدف توصیف میشود و رفتار با کارمندان بیشتر مانند اجزا در ماشین است تا افراد زنده. اگرچه ممکن است کاملاً منصفانه نباشد، استارتاپها روشهایی را برای تشویق به کار در ترمیب با دید مثبت کشف کردهاند. ذهنیتهای استارتاپی نیز اغلب احساس مسئولیت بیشتری را در کارمندانشان ایجاد میکند و آنها را وادار میکند که هدف گذشته را هدف خود قرار دهند. آنها همچنین به احتمال زیاد عضو چندین تیم هستند که به آنها این امکان را میدهد تا علایق مختلف را بدون احساس درگیری بررسی کنند. با این حال، آنها ممکن است این فشارها را از طریق فشار شدید زمینهای برای موفقیت یا ساعات بیپایان در دفتر کسب کنند.
فرهنگ استارتاپ، به ویژه فرهنگ استارتاپی فناوری، اغلب بر انگیزهها و عادتهای اساسی متمرکز است. آنچه که هر روز کارمندان شما را به کار مشغول میکند در نظر بگیرید – اگر این فقط یک فیش حقوقی است، سعی کنید این کار را با ایجاد احساس ارزشمندتر برای شخص، تغییر دهید .
برای اینکه دفتر کار شما بدون اشکال بیشتر احساس یک استارتاپ کند، اهداف کوچک و مشخصی را به عنوان بخشی از اهداف بزرگتر تعیین کنید و در صورت تحقق این اهداف، قدردانی خود را ابراز کنید. به رویاها و اهداف شخصی آنها گوش فرا دهید. به کارمندان خود اجازه دهید از حوزههای تخصصی خود فراتر رفته و حتی به روشهای کوچک در پروژههای دیگری که مورد علاقه آنها است مشارکت کنند. بگذارید کارمندانتان نسبت به کارشان احساس اشتیاق کنند.
ساختار شرکت را بیاموزید
آخرین جنبه اصلی فرهنگ استارتاپی شاید سختترین مورد برای تکرار باشد. استارتاپها به جای اعتماد به سلسله مراتب سختگیرانه مانند سازمانهای شرکتی، به احتمال زیاد با همه، از کارآموزان گرفته تا مدیران، به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از تیم رفتار میکنند. منطقی است – آنها در تلاشند ایده جدیدی را از زمین بیرون بکشند، که این امر نیاز به تعهد کامل به مأموریت شرکت دارد. اگر کارمندان احساس مهم بودن داشته باشند، احتمال دستیابی به چشم انداز و موفقیت آن بیشتر است. اما حتی در دفتر کار خود نیز میتوانید در مورد شیوه کار ساختار خود تجدید نظر کنید. به این فکر کنید که ایدههای شما از کجا آمده است.
شما همچنین می توانید تلاش کنید تا کارمندان خود را به طور متقابل آموزش دهید و از پیروی سنتی که بسیاری از دفاتر انجام میدهند چشم پوشی کنید. به جای جدا نگه داشتن هر تیم اطمینان حاصل کنید که آنها با یکدیگر همکاری میکنند و ایدههایی را به اشتراک میگذارند، که فقط میتواند منجر به دیدگاه یکپارچه و احساس فرهنگ قویتری در دفتر شود. به کارمندان تجربه مدیریت ، کدگذاری یا هر چیز دیگری را بدهید که میتواند به آنها در پیشرفت شغلی کمک کندو بیش از هر چیز دیگری به یاد داشته باشید که عنوان شغلی کسی ارزش وی را تعیین نمیکند. حتی جدیدترین کارمندان نیز چیز مهمی را روی میز میآورند.