سعیده قرشی – معمار پژوهشگر
در رثای بیوفایی صندلی مدیریت بسیار شنیدهایم. معمولا وقتی میخواهند مدیری را به یادگار گذاشتن نتایجی مناسب از دوره مدیریتش تشویق کنند این ترجیع بند را تکرار میکنند که «این صندلی به کسی وفا نکرده» …. اما در مورد بیوفایی کرسی ریاست شهر رشت یا همان شهردار رشت دیگر باید کار به قصیده و مثنوی بکشد … الحق که کرسی چموش شهرداری رشت به این راحتیها به هیچ سوار کاری، سواری نمیدهد. ظاهرا رستم میخواهد که این رخش را رام کند. طی ۱۹ سال اخیر از سال ۱۳۸۰ تاکنون، برای ۲۱امین بار رفت و آمدی در این پست صورت گرفت اما این تمام ماجرا نبود. در ادوار چهارم و پنجم شورای اسلامی شهر رشت، سرعت رفت و آمد به این کرسی به طرز مثال زدنی زیاد شد و میانگین طول عمر مدیریت شهری به چیزی حدود نصف ]تاکید میکنم میانگین[ در بهترین حالت کاهش یافت.
شهردار و کاربردهای آن
بنا به ماده 55 قانون شهرداریها مصوب سال 1334، تقریبا یک پنجم وظایف شهرداریها مربوط به امورعملیاتی فیزیکی است مواردی نظیر بندهای زیر که در اکثر وبسایتهای شهرداریها ذکر شده است.
- ایجاد توسعه، تنظیف، نگهداری و اصلاح معابر و مجاری آب و فاضلاب
- پیشنهاد اصلاحات شهری، صدور پروانه ایجاد و اصلاح کلیه ساختمانهای شهر
- مراقبت و تشریک مساعی در امور بهداشت اهالی(برای جلوگیری از امراض همگانی و دفع حیوانات مضر)
- تأسیس مؤسسات فرهنگی، بهداشتی و تعاونی و مساعدت مالی به انجمنهای تربیت بدنی و خانه و مدرسه
- تهیه مقررات صنفی و پیشنهاد آن به شورای شهر و مراقبت در امور اصناف، صدور پروانه کسب اصناف، تعطیلی اماکن بیپروانه و جلوگیری از ایجاد، تأسیس و ادامه کار مشاغل و اماکن غیر بهداشتی یا مزاحم
- اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق، احداث ابنیه عمومی مورد نیاز شهر(مانند کشتارگاهها،میدانها، باغ کودکان، ورزشگاه ، غسالخانه و گورستان و تهیه وسایل حمل اموات)
- اتخاذ تدابیر لازم برای ساخت خانههای ارزان برای اشخاص بیبضاعت و تشریک مساعی با مراکز مسئول حفظ ابنیه عمومی، آثار باستانی، مساجد و غیره
- تهیه و تعیین میادین عمومی فروش ارزاق و اتخاذ تدابیر برای فراوانی، مرغوبیت و حسن اداره فروش گوشت و نان شهر و تردد و توقف وسایل نقلیه
- پیشنهاد برقراری یا لغو عوارض شهر، تغییر نوع و میزان عوارض، برآورد و تنظیم بودجه و متمم اصلاحیه و تفریغ آن و پیشنهاد و اجرای برنامه های عمرانی (با تصویب شورا)
- انجام دیگر امور مصوب شورای شهر
تا این جای کار موضوع چندان پیچیده به نظر نمیرسد و ظاهرا شهردار مجری اندیشه نورد شهر بوده و موظف است اهداف خدماتی عام را با راهبردهای شورا هماهنگ کند که این امر لزوما کیفیتی بالاتر از کف خدمات شهر خواهد داشت. اما مشکل کجاست ….
محدودیت تعداد کلمات فرصت نداد تبصرهها و سایر بندهای ماده 55 قانون شهرداریها ذکر شود، اما تبصرهها، بندها و به خصوص عباراتی نظیر اصلاح بودجه، فرهنگسازی، تهيه مقررات، تهیه آییننامه و بسیاری دیگر نشان میدهد مسئولیت های شهرداری و شهردار بسیار فراتر از اصلاح سطوح آسفالت و جمع آوری زباله و … است. موجودیت شهر بدون اغماض پیچیده و ارزشمند است، از الزامات زندگی و مدیریت در سیستمی پیچیده این است که عدم قطعیت را بپذیریم و حتی با آن همنوا شویم. به جای اینکه دستوپا بزنیم تا به طور وسواسی و دقیق نتایج را پیشبینی و کنترل کنیم، نیاز داریم تا سیستمهایی طراحی کنیم که به اندازه کافی در برابر طیف گستردهای از آیندههای ممکن، انعطافپذیر و مقاوم باشند.
در وضعیتی قرار داریم که ده درصد از جمعیت جهان در 30 کشور برتر زندگی میکنند و در حال حاضر نیمی از کل جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند این یعنی جهان در سطح بیسابقهای از شهرنشینی است. مسیر رشد سریع جمعیت شهری برای توسعه پایدار و زندگی بهتر به یک امر ضروری نیاز دارد. گسترش شهرها با انواع مختلفی از چالشها روبرو است. جالب توجه است که شهرها کمتر از دو درصد از سطح زمین را اشغال میکنند در حالی که ساکنان شهری بیش از سه چهارم منابع طبیعی جهان را مصرف میکنند و بیشترین سهم را از انتشار گازهای گلخانهای دارند. اینها یعنی موضوعات شهری بسیار پیچیده شدهاند و رویکردهای بین رشتهای در معنای واقعی عبارت و نه تقلیل یافته به یک شعار باید لحاظ شود.
شهرها نیازمند ارزشآفرینیهای جدید هستند، ارزشآفرینیهایی با نیروی محرکه نوآوری و در جهت ارتقای کارآفرینی شهری و اقتصاد شهری؛ این مسیری است که هوشمندسازی و پایداری نیز در آن در حرکت است.
در حالی که مشغول به تعریف و بازتعریف شهردارهایمان هستیم، دنیا به طور اعجازآوری در حال تغییر است و سرعت تغییرات با مقیاس سن و سال ما مطابقت ندارد و وقتی به ده سال یا بیست سال گذشته فکر میکنیم گویا سبک زندگی ما صدها سال زمان را به خود دیده که اینگونه متحول شده است.
اطلاعات زیادی در اختیار ماست، کلان دادههای شهری با ما حرفها دارند، سرعت فراگیری تکنولوژی و حجم و سرعت تولید دانش بسیار متحیر کننده شده است؛ در وضعیتی قرار داریم که به روز بودن در موضوعات مرتبط با شهر به شدت نیاز به صرف انرژی و زمان دارد، اینکه تنها دانش آموخته دانشگاه خوبی باشیم و یا سابقه کاری مرتبط داشته باشیم کافی نیست، باید بسیار بخوانیم، بدانیم، مشاهده کنیم، تجربه کنیم و تحلیل کنیم تا پیچیدگی موضوعات شهری را عمیقا درک کنیم و بتوانیم موثر و راهگشا باشیم.
مشکلاتی که در پی شهرنشینی سریع بوجود میآیند ملزوات اساسی زیستپذیری را به خطر میاندازد، میتوان به مشکل در مدیریت پسماند، کمبود منابع، آلودگی هوا، نگرانیهای مرتبط با سلامتی انسان، ترافیک و ناکافی بودن زیرساختها اشاره کرد. علاوه بر این مشکلات کالبدی، مجموعه دیگری از مشکلات اجتماعی و سازمانی نیز وجود دارد. برای جلوگیری از بروز بحران شهرنشینی سریع، لازم است شهرها با نوآوری شهری همراه باشند و بر اساس آن عمل کنند. برای رسیدن به این هدف، هوشمندسازی شهرها یک رویکرد جدید به توسعه شهری است. به قول ضربالمثل معروف «بحران مادر نوآوری است» این موضوع در مورد شهرهای هوشمند نیز صدق میکند. رویکرد شهر هوشمند به عنوان راهی برای حل مشکلات به ارث رسیده بر اثر شهرنشینی سریع است. از آنجا که مشکلات درهمتنیده شهرنشینی، شامل جنبههای اجتماعی و سیاسی نیز میشود استراتژیهای سازمانی هوشمندانه شهر برای نوآوری باید توجه به مدیریت و سیاست را نیز در کنار فناوری منعکس کند. در حالی که مفسران تمایل دارند که ابعاد فن آوری یک شهر هوشمند را مورد توجه قرار دهند، معماری سازمان و سیاستگذاری و تعیین استراتژی برای آن مورد توجه زیادی قرار نگرفته است. معنای هوشمندی در بافت شهری یا یک کلانشهر نه تنها نشانگر استفاده از مهمترین فناوریهای اطلاعات و ارتباطات است، بلکه مهمتر از همه اصول نگرانکننده مربوط به مدیریت و سیاست را هدفگذاری میکند.
فرخوانهای سرمایهگذاری بدون سرمایهگذار، طرحهای پژوهشی بدون راهکارهای عملیاتی و شرح خدمات دقیق، فعالیتهای اجرایی بدون تفکر آینده پژوهانه، …. آیا همه و همه نمیگوید باید تحولی در روشها و رویکردها برای شهر رشت پدید آید؟
رشت، کارنوال فرصتهای از دست رفته
به نقل از خبرگزاری مهر: «فرآیند انتخاب شهردار رشت داستان طنزی است که حتی احمد رمضانپور یکی از اعضای شورای شهر نیز به شوخی گفت: شورای پنجم است و امروز به نیت پنج تن پنجمین شهردار این دوره انتخاب میشود. طنز تلخی که برای شهروندان، دلسردی از شورای پنجم را ایجاد کرده است. یأسی که خود رمضانپور نیز به آن اشاره و اظهار کرد: ۹ ماه انتخاب شهردار رشت به تأخیر افتاده است. اما نیت ما این بود که فردی انتخاب کنیم که ۴ سال بماند. شهر دیگر ظرفیت ندارد و نمیتوانیم حتی دو روز هم این انتخاب را به تأخیر بیندازیم».
به نقل از خبرگزاری تسنیم: «بهراد ذاکری میگوید اینکه عدهای برای برخی از اطرافیان یا رفقای خود پُستی پیدا نمیکنند دلیل نمیشود که او را در شهرداری بهکار گیرند؛ رشت شهری است که از لحاظ فرهنگی و مرکز استان بودن شرایط ویژهای دارد و فرصت اشتباه مجدد نداریم لذا پای خود را از گردن این شهر که نای نفس کشیدن ندارد بردارید».
به نقل از دیارمیرزا «رضا رسولی میگوید براى پاسداشت رشت و فرهنگ و هویت گیلانى- ایرانى- اسلامى مان نیاز به مدیران توانمند و متعهد نسبت به مناسبات و ارزشهاى منطقه اى داریم. هیچوقت یک مدیر ضعیف، صرف اینکه بومى باشد، نمیتواند منافع شهر و استان را تضمین کند».
به نقل از آفتاب نیوز «صد و شصت و پنجمین جلسه شورای اسلامی شهر رشت عصر امروز به دلیل عدم حضور بعضی اعضای شورا برای دومین بار متوالی تشکیل نشد و انتخاب شهردار رشت نیز به روزهای آینده موکول شد».
میتوان این نقلها را از سایر اعضا و سایر روزها نیز ادامه داد حال اینکه چه نسیب می شود جای بحث دارد؛ کشف واقعیت از میان این همه نظرات و گاهی نه چندان هم خوان کار چندان آسانی به نظر نمیرسد.
صرف نظر از اینکه در سرزمینمان متداول است هر نسلی خود را نسل سوخته بداند و اصولا تلقی عموم از فرصت امری سوخته است. اما از حق نگذریم رشت وادی فرصتهایی است که میتوانند هر مدیر اهل فرصتشناسی را سرشار از افتخار کند. چرا راه دور میرویم همین تالاب عینک، بازمانده از میان خاطره استخرهای حاشیه شهر. پتانسیلی تا این اندازه بزرگ چطور از چشمها پنهان شده؟ چند بازدید کننده دارد؟ چه اقداماتی برای حفظ و استفاده به عنوان منظر شهری صورت گرفته است؟ اخبار پیرامون آن محدود شده به خاطره ناصرالدین شاه در زمستان سال 1286 ه.ق، کوچ هر ساله برای پرندگان مهاجر سیبری تا همین چند سال پیش، نبودن تحت پوشش کنوانسیون رامسر، برداشت گونه مهاجم و پاکسازی تالاب توسط گروههای مردم نهاد و تنها با دو قایق و البته بازدیدها و طرحهای توسعه بسیار و بزرگ و بسیار پر طمطراق!
کمی آن طرفتر ساغریسازان، بناهایش که تک تک تبدیل به آپارتمانهای بی کیفیت چهارطبقه روی پیلوت میشود و این قطب سرمایهگذاری و گردشگری به کوچههای تنگ بساز و بنداز تقلیل یافته، طرحهای بازآفرینی که برروی کاغذ مانده و بدون متولی که افق آینده را درک کند، این دست و آن دست شده و در حد بازسازی و مرمت چند بنای محدود تقلیل یافته؛ یا کمی آن طرفتر پارک شهر … رودخانهها … پیاده راه فرهنگی شهر با آن همه جداره شهری ناب که لانه کبوترها شده … همین مناطق حوالی دفتر روزنامه فریاد میزند ای شهردار فرصت شناس بیا به من برس و سوار بر رخش افتخار کرسی شهرداری رشت را هم کرسی پرتاب کن. مگر نه این است که شهرداری تهران بارها نقش سکوی پرتاب را داشته است؛ اما کو گوش شنوا، هنوز هم دارد فریاد میزند.
جالب است که نقل قولها از مدیران میانی از موفق بودن سرپرستها بیشتر است. اصلا شاید بد نباشد دور بعدی شورا از همان اول یک سرپرست مناسب برای رشت تعیین کند و کار شهردار به سرپرست منقل شود. نگارنده معتقد است کم نیست سرپرستهایی که شاید آنها قدر فرصتها را بیشتر بدانند و رشت را سرافرازتر کنند.
عکس: شیرین قلیپور