سعیده قرشی: شهرپژوه، استراتژیست نوآوری
اخبار و رسانهها، کتابهای پشت ویترین کتابفروشیها، داستانهای میلیاردها دلار ارزش افزوده، شبکههای مجازی و لایوهای پر طرفدار، حتی برنامههای تلویزیون همه میگویند باید کارآفرین باشید و مثل کارآفرینان فکر کنید. کارآفرین چیست؟ این واژه دقیقا به چه چیز دلالت میکند؟
بیهیچ شکی کارآفرینی موضوعی میان رشتهای است که رشتههای مختلفی همچون اقتصاد، روانشناسی، مردمشناسی، جامعهشناسی و مدیریت در تکامل آن نقش اساسی داشتهاند. جالب است بدانیم در تاریخ توسعه اقتصادی، اقتصاددانان کلاسیک نقش مهمی برای کارآفرین قائل نبودند؛ اسمهای معروفی نظیر آدام اسمیت، دیوید ریکاردو که پایهگذار مکتب کلاسیک اقتصاد بودند نه تنها برای کارآفرین نقش مهمی در توسعه اقتصادی قائل نبودند بلکه حتی پرداختن به این موضوع را بیفایده میدانستند. در این بین ژان باتیستسی اولین کسی بود که بر نقش حیاتی کارآفرینان در منابع اقتصادی تاکید کرد. پس از آن گویا اوضاع دیدگاهها تغییر کرد، ژوزف شومپیتر نام آشنای دوستداران خلاقیت، موضوع «تخریب خلاق» را اشاره کرد و کارآفرینی را موتور محرکه توسعه اقتصادی نامید. با این همه ماهیت کارآفرین معانی مختلفی را در دورههای مختلف تداعی میکرد. به طور مثال در قرن 15 و 16 «صاحبان پروژههای بزرگ»، کارآفرین به حساب میآمدند، بعدتر در قرن 17 میلادی «مخاطرهپذیری»، جز جدایی ناپذیر کارآفرین شد این یعنی همزمان با شروع انقلاب صنعتی کارآفرین کسی بود که منابع را با قیمت نامشخص میخرد روی آنها فرایندی انجام میدهد و آنها را به قیمتی تضمین نشده میفروشد. در ادامه این روند در قرن 18 و 19 میلادی تفاوت کارآفرین و تامین کننده سرمایه مطرح شد، این یعنی کسی که خطر میکند با کسی که سرمایه را تامین میکند متفاوت است. در همین دوره تفاوت بین کارآفرین و مدیر کسب و کار نیز مطرح شد. دهههای میانی قرن بیستم میلادی موضوع «نوآوری» به جز اصلی تعریف کارآفرینی تبدیل شد. در این دوره کارآفرین کسی است نوآور و توسعهدهنده فناوریهای به کار گرفته نشده، این یعنی کارآفرین کسب و کار جدید توام با نوآوری را شروع میکند در حالی که دیگران تغییرات اندکی در آنچه وجود دارد را پیش میگیرند. نوآوری در این تعریف میتواند از خلق محصولی جدید تا ایجاد یک نظام توزیع نوین یا حتی ایجاد یک ساختار سازمانی جدید برای انجام کارها باشد. در دوران معاصر کارآفرینی رویکردی چند جانبه است، اما داستان به این عبارت ختم نمیشود در این دوره همزمان با موج کسب و کارهای کوچک و رشد اقتصادی و شناخته شدن کارآفرینی به عنوان تسریعکننده این سازوکار، توجه زیادی به این رشته شد. تا همین زمان معاصر کارآفرینی فقط از دیدگاه محققان اقتصادی مورد بررسی قرار میگرفت، اما در این دوره توجه جامعهشناسان و روانشناسان نیز به این رشته معطوف گردید. عمده توجه این محققین بر شناخت ویژگیهای کارآفرینان و علل حرکت فرد به سوی کارآفرینی است. امروزه کار آفرینی روند پویایی در جهت ایجاد و افزایش سرمایه است و اینکار توسط کسی انجام میشود که مخاطره از دست دادن زمان یا فرصتهای شغلی دیگر را با هدف ایجاد ارزش برای یک محصول یا خدمت میپذیرد.