نوشتهی کارا کارج مشاور هنری و شهری، نویسنده و مجری
ترجمهی دریا زارعی
منتشر شده در زیباشهر، دوات.
شهرسازیِ تاکتیکی ضد روند همفکری در معماری و فعالیتهای رایجِ فضاسازی نیست، اما پروژههایش بیشتر شهروند-محور اند؛ درواقع اصطلاحی است که به پدیدهی جهانی مداخلات غیررسمی در بافت فرهنگی و فیزیکی شهری اطلاق میشود. این اصطلاح مانند چتری است که بسیاری از ژانرهای زیربنایی شهری دیگر از جمله هکتویسم، چریکی، شهر باز و .. را پوشش میدهد.
مداخلههای شهرسازی تاکتیکی، اگرچه موقت و کوچک، میتوانند اثری ماندگار بر ناحیهی شهری گذاشته و چارچوبهایی برای راهحلهای بزرگتر به وجود بیاورند. شهرسازی تاکتیکی متمایل به مردم و فرایندی ریشهای و از پایین به بالا است. دارای ویژگیهای ضد اقتدارگرایانه است و هدف غایی آن، ارتقا تجربهی زندگی در سطح شهر از طریق استفاده از راهبردهای استفادهی بیشتر از فضاهای معمول در شهر.
این دست فعالیتها اغلب موقت، کمهزینه، پرتابل، غیررسمی، خود به خودی، مشارکتی و جهت گرفته از موضوعات جامعه هستند و بیشتر توسط معماران نوظهور و شهرسازان خلاق که خارج از مرزهای معمول حرفهای کار میکنند، آغاز میشوند و توسط افراد جامعه تداوم مییابد. پروژههای تاکتیکی شهری عموما در ترکیب با هنرهای شهری شکل میگیرند و در ایجاد الگوهای جدید مشارکت مدنی در شهر تجلی مییابند.
پروژههای شهرسازی تاکتیکی هم نتایج خلاقانهای دارند و هم بر روی سرمایهی اجتماعی محلی تاثیر گذارند. در پس ظهور این پدیده تمایل اساسی بشر برای حضور به عنوان بخشی از یک جامعه نهفته است و این نیاز در سطح بلوک شهری یا محلهای عمل میکند. شهرسازی تاکتیکی بخشی از طراحی شهری و فرایندهای اجتماعی است که علاقهی عمومی را به خود جلب میکند و بیش از همه، افراد جامعه را تشویق به اقدامهای مستقیم میسازد.
شهرسازی تاکتیکی با ایجاد یک جریان انتقادی تولید «رویداد شهری» مینماید. شهرسازی تاکتیکی شامل گسترهی وسیعی از جریانهای خلاقانه است. فعالیتهایی مستقل، درونی و میان رشتهای. از هنرهای تجسمی کاربردی در مقیاس کوچک گرفته تا هنرهای تزئینی ساختمانهای بزرگ مقیاس و یا معماری. در این مفهوم شهر به عنوان یک پیامرسان تلقی میشود که در بستری تجربهگرا تعامل اجتماعی، آفرینش و ابتکار را ممکن میسازد.
میتوان نتیجه گرفت که شهرسازی تاکتیکی بخش عمدهای از تجربهی خلق مکانهای خلاقیت محور را تشکیل میدهد. مکانسازی فرایندی است که به موجب آن دولت، بخش خصوصی و غیرانتفاعی و محلات یک جامعه برای شکل دادن شخصیت فیزیکی و اجتماعی یک شهر یا منطقه در زمینهی هنر و فعالیتهای فرهنگی مشارکت میکنند. با توجه به این تفاسیر اصطلاح مکانسازی فرهنگی مناسبتر است؛ زیرا مفهوم هنرهای موجود، در زمینههای فرهنگی نهفته است و عملکرد جداگانهای ندارد. از آن گذشته کلمهی فرهنگ در این عبارت نشان میدهد که تمام مکانسازیها منحصرا محوریت اقتصادی ندارند. با قرار دادن ساکنان و عموم مردم در جایگاهی برابر با هنرمندان، مسئولان شهر و برنامهریزان، مکانسازی فرهنگی ارتباط بین مردم، فضا و جامعه را تقویت میکند و این پروژههای شهری را یک قدم به کاربران اصلی آنها نزدیک میکند.