سعیده قرشی
معمار، پژوهشگر
ادبیات، بیانِ زیبای مفاهیم ذهنی و احساسهای درونی و اندیشههای بشری است؛ در قالب نافذ و گیرا و چون از زیبایی برخوردار است مردم را به سوی خود جذب میکند و با زندگی عجین میشود و از این منظر است که عدهای معتقدند ادبیات مادر هنرهاست. این یعنی آدم که میخواهد کمی عمیقتر، کمی حسیتر، کمی باصفاتر و نهایتا با درکی عمیقتر به موضوعات نزدیک شود؛ در اولین قدم دلش میخواهد دست به قلم ببرد و چند کلمه یا چند سطر در این موضوعات بنویسد . . . . بگذریم که این روزها میگویند بدون استفاده از متدهای نوشتاری، حتی روشهای جدید حل مسئله و تصمیمسازی، یا ممکن نیست و یا بسیار سخت است.
چه آگاه باشیم و چه نباشیم بدن و حرکت ما گفتگویی دائمی با بناهای پیرامون ما و شهر دربرگیرنده ما خواهد داشت. گفتگویی که بیشک بخشی جدایی ناپذیر از زندگی هر فرد را تشکیل میدهد و حیاتیتر از آن است که مورد اغماض واقع شود. موجودیت زندهی شهر گسترهایست که همان طور که در آن راه می رویم مشاهداتی داریم که تصمیمات آینده ما را میسازد و اهمیت پرداختن به آن در تاروپود ماهیت آن نهفته است.
زیباشهر بهانهایست برای دوباره دیدن به مقصودِ بازپروراندنِ آن حسِ خوبِ بودن و حضور.
چه، فضا ما را میسازد و ما فضا را . . . . و این تعامل دیرباز است که گسستش جبران ناپذیر.
و زیبایی، آن لحظهی نادرِ همزیستیِ تکرار ناشدنیِ حضور است در این تعاملِ ساختار.